ادامه از نوشتار پیشین
کتاب بخواهید به شما داده می شود.نوشته جری هیکس
قبل از تولد می دانستید که بخشی از » انرژی خلقت « هستید که در جسم مادیبخصوصی خانه خواهید کرد و هیچ گاه از منشأ خود جدا نخواهید شد. قول دادید :» دوست دارم که در این جسم مادی جا بگیرم و در زمان و مکان باشم و این زمان ومکان باعث می شود انرژی نیرومندی که همانا من باشم بر چیز بخصوصی تمرکز
یابد و حرکتی به جلو داشته باشم همراه با نشاط. «ما می دانیم شما که هستیدبنابراین در این قالب شگفت انگیز که جسمتان باشد پا به این دنیا گذاشتید درحالی که از عظمت بیکران خالق خود آگاه بودید. بنابراین اکنون قصد داریم شما رابه یاد ارتباط با خالق خود بیندازیم. اکنون قصد داریم کمکتان کنیم به یاد بیاورید
که چه طبیعت نیرومندی دارید و می خواهیم کمکتان کنیم تا به حالت موجودیپرنشاط، مطمئن، که دایم در جستجوی چیزی شگفت انگیز است برگردید وتوجهتان به آنچه هستید جلب شود. از آن جا که میدانیم شما که هستید، به آسانیکمکتان می کنیم تا به یاد بیاورید که هستید. از آن جا که ما در مکانی هستیم که
شما قبالً در آنجا بوده اید به آسانی به یادتان می آوریم که قبالً کجا بودید. از آن جاکه می دانیم چه چیز می خواهید کمکتان می کنیم تا به آن چه می خواهید برسید.چیزی نیست که نتوانید داشته باشید، بکنید، یا بشوید
می خواهیم به یادتان بیاوریم که چیزی در این دنیا نیست که نتوانید صاحب آنبشوید یا کاری نیست که نتوانید بکنید یا کسی نیست که نتوانید مثل او بشوید. اماموقعیت فعلی شما را هم دوست داریم. حتی اگر خودتان دوست نداشته باشید، میدانیم که این سفر ) از جایی که هستید به جایی که می خواهید بروید ( چقدر نشاطاز شما می خواهیم در طی این روزگاری که گذرانده اید هر اندیشه ای را که مانع ازشادی و قدرت شما بوده فراموش کنید و می خواهیم کمکتان کنیم آن دانشنیرومندی را که درون هر یک از شما خفته از نو بیدار کنیم. بنابراین آرام بگیرید واز این سفر آرامی که منجر به کشف دوباره ی وجودتان می شود لذت ببرید. خواستهی ما این است هنگامی که به پایان این کتاب می رسید، خودتان را همان طوریبشناسید که ما می شناسیم. خودتان را آن طوری دوست بدارید که ما دوست میداریم و از زندگی خود آن چنان لذت ببرید که از تماشای زندگی شما لذت میبریم.
فصل سوم
شما خالق زندگی خود هستید
مدت زیادی نمی گذرد از زمانی که دوستان ما جری و استِر با این عبارت : » شماخالق زندگی خود هستید « آشنا شده اند. این آشنایی هم برای آنها هیجان انگیزبوده و هم دردسرساز، زیرا آنها هم مانند بسیاری دیگر از دوستان ما در جهان مادی،مایل بودند که اختیار زندگی خود را در دست داشته باشند، اما سؤاالتی اساسی دایمفکر آنها را به خود مشغول می داشت: آیا ما واقعاً می توانیم وقایع زندگی خود رابیافرینیم؟ اگر واقعاً برای ما بهتر است که همه ی وقایع زندگی خود را خودبیافرینیم در این صورت چگونه این کار را انجام دهیم؟
آزادی مطلق اساس زندگی شما استادامه دارد
امیر تهرانی
ح.ف