شرح کتاب خوانی ها و کتابها

شرح کتاب خوانی ها و کتابها

معرفی ۳۵۰۰ جلد کتابی که تاکنون به زبانهای مختلف خوانده ام و بحث در باره رازهای این کتابها و نکات مثبت یا منفی آنان و چه تاثیری در زندگی انسان می توانند داشته باشند.
شرح کتاب خوانی ها و کتابها

شرح کتاب خوانی ها و کتابها

معرفی ۳۵۰۰ جلد کتابی که تاکنون به زبانهای مختلف خوانده ام و بحث در باره رازهای این کتابها و نکات مثبت یا منفی آنان و چه تاثیری در زندگی انسان می توانند داشته باشند.

رازهای کتابخانه من(۲۳): دنیای با شکوه شکسپیر ، نمایشنامه ژولیوس سزار (۱)




دنیای با شکوه شکسپیر

۷۳-ژولیوس سزار(۱)

تراژدی ژولیوس سزار  نمایش‌نامه‌ای  اثر ویلیام شکسپیر نمایشنامه نویس مشهور انگلیسی است. احتمال قریب به یقین این است که شکسپیر  این نمایشنامه را در سال ۱۵۹۹ میلادی نوشته باشد.
نمایش‌نامه شرح توطئه ترور ژولیوس سزار را بیان می کند که ۴۴ سال پیش از میلاد مسح صورت گرفت . سزار سالها با دیکتاتوری بر روم حکمراند. در این توطئه سزار به قتل رسید و البته کسانی که توطئه کرده بودند در جنگ فیلبی دچار شکست شدند‌.
من اولین نمایشنامه ای که از شکسپیر خواندم همین نمایشنانه سزار بود که آنرا به همان زبان انگلیسی مطالعه کردم. این کتاب همیشه روی میز من قرار دا د. چون دارای اصطلاحات و ترکیباتی به زبان انگلیسی است که علاقمندان به ادبیات انگلیسی را بکار می آید.
نکته مهم
یک نکته مهم را می خواهم مطرح کنم وآن این که اکثر نمایشنامه های شکسپیر البته بجز شاه لیر و ریچارد سوم بقیه اکثرا در باره کشورها و سرزمین های دیگر است؛ رمئو و ژولیت، هملت، اتللو، کلئوپاترا، کوریولانوس و آنتونیوس ، تاجر ونیزی ، همگی به سرزمین ها و ملتهای دیگر مربوط می شوند. در این میان سرزمین اصلی و مادری شکسپیر یعنی انگلیس مقام دوم و سوم را دارد.

شکسپیر در این نمایشنامه از عناصر پیشگویی و روح نیز کمک می گیرد تا نمایشنامه را با حال و هوای انگلستان و اروپای آن زمان همساز سازد که جن و پری و هیولا و روح از در و دیوار آن بالا می رفت.

نمایشنامه با یک انتقاد شدید از سزار آغاز می شود:

MARULLUS

Wherefore rejoice? What conquest brings he home?
What tributaries follow him to Rome,
To grace in captive bonds his chariot-wheels?
You blocks, you stones, you worse than senseless things!
O you hard hearts, you cruel men of Rome,
Knew you not Pompey? Many a time and oft
Have you climb'd up to walls and battlements,
To towers and windows, yea, to chimney-tops,
Your infants in your arms, and there have sat
The livelong day, with patient expectation,
To see great Pompey pass the streets of Rome:
And when you saw his chariot but appear,
Have you not made an universal shout,
That Tiber trembled underneath her banks,
To hear the replication of your sounds
Made in her concave shores?
And do you now put on your best attire?
And do you now cull out a holiday?
And do you now strew flowers in his way
That comes in triumph over Pompey's blood? Be gone!
Run to your houses, fall upon your knees,
Pray to the gods to intermit the plague
That needs must light on this ingratitude.

در این پاساژ از قول مورولوس پرسیده می شود : سزار برای روم چه کرده است؟ چه پیروزی برای روم آورده؟ چه غنیمت هایی را به روم آورده بجز خیل اسیرانی که به ارابه او بسته شده اند؟

پیشگویی
سپس پیشگویی سزار را صدا زده و می گوید از آیدز ماه مارس بر حذرباش!
ابتدا سزار می گوید : چه کسی مر ا فرا می خواند؟ من کلامی را می شنوم که از هر صدای موسیقی کوبنده تر است.
و آنگاه پیشگویی می گوید:
از پانزدهم مارس بر حذرباش!(این روز با برخی ایام مذهبی مسیحی  همزمان  می باشد)
و وقتی سزار می پرسد که این مرد کیست؟بروتوس یکی از توطئه گران آینده پاسخ می دهد: مرد پیشگیی است و می گوید از پانزدهم ماه مارس بر حذر باش!
آنگاه سزار می گوید او را نزدیک من بیاورید! وقتی به مقابل سزار میرسد مجددا می گوید : از روز پانزدهم مارس بر حذرباش!
ولی سزار وقعی نمی نهد و می گوید : این مرد یک رویا بین است.


CAESAR

Who is it in the press that calls on me?
I hear a tongue, shriller than all the music,
Cry 'Caesar!' Speak; Caesar is turn'd to hear.

Soothsayer

Beware the ides of March.

CAESAR

What man is that?

BRUTUS

A soothsayer bids you beware the ides of March.

CAESAR

Set him before me; let me see his face.

CASSIUS

Fellow, come from the throng; look upon Caesar.

CAESAR

What say'st thou to me now? speak once again.

Soothsayer

Beware the ides of March.

CAESAR

He is a dreamer; let us leave him: pass.


این مارکوس بروتوس  از دوستان بسیار نزدیک سزار است. اما در نهان به سزار مشکوک است. چون سزار گفته بود: مرا دیکتاتور مادام العنر بنامید! و در پی بدست آوردن همه قدرت بود.
سزار به اغوای گایوس کاسیوس به این شک می افتد که سزار در نظر دارد جمهوری را به شاهی تبدیل کند.


ادامه...


امیر تهرانی

ح.ف


تا اینجا ۷۳ جلد

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد