شرح کتاب خوانی ها و کتابها

شرح کتاب خوانی ها و کتابها

معرفی ۳۵۰۰ جلد کتابی که تاکنون به زبانهای مختلف خوانده ام و بحث در باره رازهای این کتابها و نکات مثبت یا منفی آنان و چه تاثیری در زندگی انسان می توانند داشته باشند.
شرح کتاب خوانی ها و کتابها

شرح کتاب خوانی ها و کتابها

معرفی ۳۵۰۰ جلد کتابی که تاکنون به زبانهای مختلف خوانده ام و بحث در باره رازهای این کتابها و نکات مثبت یا منفی آنان و چه تاثیری در زندگی انسان می توانند داشته باشند.

رازهای کتابخانه من(۳۱):عرصه شکوهمند ادب پارسی: شاهنامه(۱) فردوسی بود، و شاهنامه بود و من!


۸۶-شاهنامه فردوسی

با شاهنامه در کتابخانه پدری آشناشدم،مثل بسیاری دگر از آثار باشوه و جاودانه ادبیات پارسی. قدیم تر ها که از رادیو و تلویزیون خبری نبود در خیلی از خانواده ها و فامیل شاهنانه خوانی می گردند. یعنی در شبهای سر د زمستان، دور کرسی جمع می شدند، و یکی که سواد خوبی داشت  و   می توانست شاهنامه را بخواند با صدای بلند بیتهایی از شاهنانه را می خواند و همه گوش می دادند.

نقالهای شاهنامه خوان با صدای خوب و ناخوب ولی با تسلط قابل قبول معرکه می گرفتند ، پرده می اویختند و اشعار شاهنامه را باصدای بلند            می خواندند. شاهنامه خوانی در همه جا درجریان بود. قهوه خانه هایی  بودند که شاهنامه خوان حرفه ای داشتند،

بعدها که رادیو آمد شیر خدا سالها و هر صبحگاه بیت های از شاهنامه را با صدای رسا و اواز بلند و ضرب و زنگ قهرمانی و پهلوانی می خواند.

و من شاهنامه را در تنهایی  خود خواندم .فردوسی بود، و شاهنامه بود و من که شاگرد هردو بودم.


پرسش مهم

اما پرسش مهم این است که چرا فردوسی شاهنامه را سرود؟


خود فردوسی در آغاز کتاب  علت نوشتن شاهنامه را پاسخی به پرسش های آیندگان در مورد باره پیدایش صبحدم تاریخ ایران معرفی می کند.

بهتر است ابتدا سخن خود فردوسی را بشنویم و از علت نوشتن شاهنامه آگاه شویم!

سخن هر چه گویم همه گفته‌اند

بر باغ دانش همه رفته‌اند


اگر بر درخت برومند جای

نیابم که از بر شدن نیست رای


کسی کو شود زیر نخل بلند

همان سایه زو بازدارد گزند


توانم مگر پایه‌ای ساختن

بر شاخ آن سرو سایه فکن


کزین نامور نامهٔ شهریار

به گیتی بمانم یکی یادگار


هم چنین او از خواننده کتابش می خواهد که گزارشات مندرج در کتاب را افسانه و داستان به شمار نیاورده و دیگر آنکه برخی از آنها بگونه رمز بیان شده و با نیروی خرد و تفکر به فهم در می آیند.

تو این را دروغ و فسانه مدان

به رنگ فسون و بهانه مدان

==========

ازو هر چه اندر خورد با خرد

دگر بر ره رمز و معنی برد

==========

سپس به وجود کتابی از عهد کهن یاد می کند که گزارشات تاریخ باستانی ای ان در آن وجود داشته و فردوسی از متن آن آگاه شده است.

یکی نامه بود از گه باستان

فراوان بدو اندرون داستان

پراگنده در دست هر موبدی

ازو بهره‌ای نزد هر بخردی

البته فردوسی گوشزد می کند که این کتاب بصورت بخشهای پراکنده در دست موبدان بوده و پهلوانی دهقان نژاد آنان رایکجا گرد آورده است.

یکی پهلوان بود دهقان نژاد

دلیر و بزرگ و خردمند 

پژوهندهٔ روزگار نخست

گذشته سخنها همه باز جست

ز هر کشوری موبدی سالخورد

بیاورد کاین نامه را یاد کرد

بپرسیدشان از کیان جهان

وزان نامداران فرخ مهان

این پهلوان دهقان نژاد از آن موبدان پرسشهایی را در باره آغاز تاریخ باستانی ایران می پرسد و پاسخ می گیرد‌.

که گیتی به آغاز چون داشتند

که ایدون به ما خوار بگذاشتند

چه گونه سرآمد به نیک اختری

برایشان همه روز کند آوری

بگفتند پیشش یکایک مهان

سخنهای شاهان و گشت شهان

این پرسشها موضوعات زیر را در بر می گرفته است!

ما که بوده ایم؟

تمدن ایران چگونه شکل گرفتهاست؟

رسم حکومت و کشور داری را چه کسی و یا چه کسانی پایه گذاری کردهاند؟

پس از شنیدن پاسخ از آگاهان کتابی دیگر تهیه می شود و همه تاریخ باستان در آن گرد آوری می گردد!

چو بشنید ازیشان سپهبد سخن

یکی نامور نافه افکند بن

چنین یادگاری شد اندر جهان

برو آفرین از کهان و مهان

و سر انجام نامه تاریخ باستانی ایران زمین شکل گرفته و مجموعه ای خواندنی می شود.


ادامه دارد...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد