شرح کتاب خوانی ها و کتابها

شرح کتاب خوانی ها و کتابها

معرفی ۳۵۰۰ جلد کتابی که تاکنون به زبانهای مختلف خوانده ام و بحث در باره رازهای این کتابها و نکات مثبت یا منفی آنان و چه تاثیری در زندگی انسان می توانند داشته باشند.
شرح کتاب خوانی ها و کتابها

شرح کتاب خوانی ها و کتابها

معرفی ۳۵۰۰ جلد کتابی که تاکنون به زبانهای مختلف خوانده ام و بحث در باره رازهای این کتابها و نکات مثبت یا منفی آنان و چه تاثیری در زندگی انسان می توانند داشته باشند.

رازهای کتابخانه من(۳۷): دنیای اسرار آمیز علوم پنهانی، تنظیم جادویی(۳)


ریشه یابی واژه های جده و یده

یَد yad و یات yat ِلغاتی  ترکی  هستند که اصل انها  واژه جَدَه است و به معنی  به معنی « افسونِ‌ باران خواندن»  بوده است. ولی با طی زمان و گذشت ایام واژه سنگ نیز به یاد ویاتا اضافه شده و بصورتهای 

 اما می بینیم که با گذشت زمان  واژه های  «سنگی که باران می آورد»jada Cilan(mo)(مغولی)، yada,yede-tas(t)ترکی، سنگِ یَدَ(پ)sang-e yada(p)فارسی، و حجَرُ المطر(ه)hacaru'l-matarعربی  ور این زبانها پدیدار شده است. در آن دوران ا فسونگری که با این فن آشنا بود  یَدَه چی/ یده چی yede-ci,jada-ci خوانده می شد.


درباره افسونگری جَده یا سنگ باران زا، کاترمر Quatremere منابع و اشاره هایی را که در کتابهای تاریخی در اینجا و آنجا یاد شده است زودتر از دیگران جمع آورد و معرفی کرد. "


نتایج بدست امده در تحقیقات دکتر هانه را می توان این گونه دسته بندی کرد :


1- افسونگری جَدَه در«ثبت دیده ها و شنیده های غرب(چین)»


درباره افسونگری جَدَه یا درباره سنگ باران زا شرح هایی چند می یابیم،‌ اما توضیحی  در مبحث« رسوم» در شرح دیده ها و شنیده های آسیای میانه تألیف چوُن یوُان71(6) Chunyuan به نام «ثبت دیده ها و شنیده های غرب(چین)»(سال 42 دوره کنریوُ Kenryu، برابر 1777م،  و در  مقدمه مؤلف، جلد هفتم) آمده که از جالب تر از همه است. 

این شرح نه فقط نسبهً مفصّل و دقیق است، که حاوی اسنادی است در زمینه اسلام آوردن ترکها و مغولها نیز می باشد  که در پاسخ به امپراطور  آمده است:


«این شیئی مثل سنگ است، و به رنگهای آبی و زرد و سرخ و سفید و سبز و سیاه و گونه گون(یافت می شود). اندازه کوچک و بزرگ دارد. آن را از شکم گاو و اسب می گیرند، و نیز از پشت سوسمار زنده و سرِ خوک بیابانی. سنگ هایی که از شکم (چارپایان) می گیرند بهترین است.

 مسلمانان هنگامی که از خدا التماس باران دارند، شاخ بید به این سنگ می بندند و آن را در آب پاک می گذارند، و باران می بارد. چون خواهند که باد بروَزَد، کیسه بزرگ بر دُم اسب می بندند، و چون می خ اهند که  سایه بوجود آید کیسه ای کوچک به دم اسب می نهند. بدینسان، برای هر درخواستی باید آن را در جایی دیگر بنهند تا کارگر شود. مسلمانان و مردمِ... در فصل تابستان برای ایمن ماندن از گرما به هنگام سفر این افسون را به کار می برند...»


این شرح با آنکه جاهایی از آن مبهم است و دریافته نمی شود، اما بخوبی می رسانَد که سنگ جَده در بدن حیوانها درست می شود و بیشتر همان سنگ سرگین bezoar-stone (پادزهر، زهر مهره، پادزهر) است، و طرز استفاده از این سنگ و افسون آن در طلب باران یا باد یا ابر تفاوت می کرد، 


و هم چنین مغولان چادرنشین که به آیین لاما عقیده داشتند و هم ترکان اویغور که مسلمان بودند این شیوه را به کار می بردند. هوُی رِن hui-ren که در این شرح آمده نامی است که اوُیغوران مسلمان را به آن می خواندند و شاید که تورشوته toershute مثل تورهوته toerhute مقلوب تورقوت در آوانویسی این نام به خط چینی است، و ئه لوته e-lute که با دو لفظ با قرائت نزدیک به هم آوانویسی شده است مغولان غربی، همان طایفه قُلماق و طایفه اویرات، را می رساند.


این شرح از دیرباز مورد توجه دانشمندان روس بوده است، و ترجمه های متعدد از آن می یابیم. دانشمندان غرب اروپا در سده نوزده از این ترجمه ها بهره بردند؛ چنانکه وامبری نوشته که از این سندِ «ثبت دیده ها و شنیده های غرب» از طریق فرهنگ ترکی و تاتاری( نشر سالهای 1869 تا 1871) ویراسته بوداگُف استفاده کرده(7)؛ 

وامبری  در حاشیه مدخلِ جَده در «فرهنگ زبان کهن مغول»(نشر سال 1944) ویراسته کوروفسکی نوشته که از کتابی درباره زوُنَقاریا از بیچورین Ikinf(Bicurin)نقل شده ، اما مضمونش با نوشته «ثبت دیده ها و شنیده های غرب» تقریباً یکی است. 

شرحی نیز درباره جده در «سفرنامه پکن» تألیف تِماکوفسکی وجود دارد . . پس، این شرح ها بی گمان از «ثبت دیده ها و شنیده های غرب»ترجمه شده یا از مرجع واسطه ای نقل شده است.


نکتهای  که نمی توان نادیده گرفت  این است که چنانکه  وامبری بروشنی نوشته، در نقل از«ثبت دیده ها و شنیده های غرب»، (کلمه مرکب)هویی رِن huiren را، که در اصل به معنی مسلمان است، همان «تَرک»گرفته؛ و از این رو در شرح ترجمه شده آمده که پرداختن به افسونگری جَدَه فقط کار ترک های بیابان نشین غیرمسلمان- یا شمنی-بوده، و این اشتباه است.


به هر روی، از«ثبت دیده ها و شنیده های غرب» برمی آید که در دوره بعد از نیمه سده هیجده مغولهای باختری که چادرنشین و لامایی بودند، و قوم اویغور که زندگی ساکن اختیار کرده و مسلمان بودند، همچنان به جَده که یادگار آیین دشمنی است عقیده داشتند. این نکته زمینه ای خواهد بود که درباره تأثیر آئین شمنی بر اسلام   که کوپرولوُزاده F.Koperluzade به آن اشاره دارد،

2- اصل افسونگری جَده

ناحیه هایی در شمال کوههای تیان شان Tian shan وجود دارو  که پستی و بلند ی بسیار دارد، مانند زوُنقاریا، حوضه رودِ و سمیرچه، این ناحیه  ها علاوه بر سرما به شدت تغییرات هوا معروف هستند.

گمان می رود که جَده یا باران خواستن با سنگ جادو در روزگاران گذشته در میان مردم این نواحی پیدا آمده باشد. اینکه میر عزّت الله، مسافر هندی در اوائل سده نوزده، گفته که این افسونگری فقط در نواحی سرد شمال آسیای میانه مؤثر است نمی تواند مطلبی را ثابت کند.


افسونگر بارانساز

گذشته از این، در شرح مملکت یوُئه- بان Yueban در مبحث ژیوژوان xiyozhuan در جلد یکصد و دوم کتاب تاریخ بِی وِی Beiwei چنین می یابیم که فرستاده ای که در سال 448م به چین آمد گفت:« در این کشور افسونگر بزرگی هست. هرگاه که طوایفِ روُروُ Ruru به قصد غارت به اینجا تاخته اند، آن افسونگر باران متمادی و برف و باد شدید و سیلاب به وجود آمده و بیست- سی درصد مهاجمان از سرما یخ زده و مرده اند.»


این نخستین سند معتبری است که نشان می دهد که در میان چادرنشینان حوزه رودِ ایلی و سمیرچه، جده یا افسونِ‌ باران خواستن با سنگ از قدیم به کار برده می شد. البته محدوده زیست قوم یوُئه- بان معلوم نیست، و حتی نمی دانیم که ترک بودند یا نه. اما نوشته ای در فصل توجوُئه ژوان Tujue zhuan در جلد پنجاهم کتاب تاریخ ژوُئو zhou می گوید که نیشیدوُ Nishidu نیای توجوُئه حالت عجیبی داشت، و بارها باد و باران فرا می خواند. او دو زن داشت، و می گویند که یکی از این دو خدای تابستان و دیگری خدای زمستان بود. این می بایست هنگامی باشد که قوم یوُئه بان هنوز در زوُنقاریا بودند، و پیوستگی نزدیک جَدَه و ترکان را نشان می دهد.


در سده دهم هم ابودُلف عرب که شاعر دربار سامانی در آسیای   میانه  و نیز مسافر( این نواحی) بود، با آنکه این نام را نیاورده گفته است که میان ترکان قماق( از اقوامی که بعد جای خود را به قیچاقان دادند)در ناحیه رود ارتیش جادوی«طلب باران»‌معمول بوده است.


 محمود کاشغری در میانه سده یازدهم نوشته که در زیستگاه قوم ترکِ یغما در ناحیه میان کوههای تیان شان Tian-shan و بخصوص در حوضه رود ایلی Ili و نواحی جنوبی ترِ تیان شان مشاهده کرده بود که  برای فرونشاندن آتش سوزی از این جادو استفاده می شد.


 کسی که کلمه یَد، یات را، که باید شکل قدیم«جَده» باشد. برای نخستین بار از واژگان زبان این قوم یغما ثبت کرد، همان کاشغری است. این کلمه را مغولان تابع چنگیزخان با مصداق افسونگری آن- چنانکه در میان نایمانهای ترک و دیگر اقوام فر  گرفتند و با بالا گرفتن کار مغولان باز در میان اقوام ترک رایج شد.


ادامه دارد.


امیر تهرانی

ح.ف




نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد