پیشینه تاریخی اسطرلاب یا ستاره یاب
من کتابهای متعددی در باره اسطرلاب و یا ستاره یاب خوانده ام که کتاب : بیست باب" خواجه نصیر الدین طوسی و کتاب " تحفه حاتمی" نوشته شیخ بهایی از بهنرین کتابها برای افراد مبتدی هستند. جالب است که چند سال پیش متخصصی را از هلند به ایر ان آورده بودند تا در کلاس های درس روش استفاده از این دستگاه ستاره یاب را به ایرانیان یاد دهد، در حالی که ایر انیان بهترین و کامل ترین و زیبا ترین اسطرلابها را ساخته و عرضه کرده اند. هم اکنون نمونه هایی از آنها در موزه های معروف جهان یافت می شود.
به احتمال قوی اسطرلاب یکی از قدیمی ترین دستگاه و ابزار علمی ساخته دست و فکر بشر است که پیشینه آن به عهد باستان باز می گردد . جمله جالبی در باره اسطرلاب گفاه شده و آن این که با ساختن اسطرلاب آسمان به زمین نزدیک شد.
تحقیقاتی که اخیرا انجام شده تاریخ پیدایش اسطرلاب را سیصد سال قبل از میلاد مسیح اعلام کرده اند.
البته بعضی ها هم براین باورند که پسر ادریس پیامبر نخستین کسی بود که به ساخت اسطرلاب اقدام ورزید. ضمنا عده ای نیز بر این ارسطاطالیس حکیم و دانشمند یونان باستان را سازنده و ابداع کننده اسطرلاب می دانند.
بعضی از گزارشات نیز حکایت از آن دارند که اریستاخورس ساموسی از استادان مدرسه مشهور اسکندریه که بزرگترین دانشگاه جهان در قبل از میلاد مسیح و حتی قرنها پس از آن بود نخستین کسی بود که نوعی وسیله و ابزار برای رصد ستارگان ابداع نمود.
پس از او نیز دانشمندان دیگری مانند هیپارخوس و بطلمیوس نویسنده کتاب معروف مجسطی به تهیه وسائلی برای انجام این کار مبادرت ورزیدند و بطلمیوس که در سالهای 120 میلادی در شهر اسکندریه زندگی می کرد نخستین اسطرلاب کروی و مسطح را ساخت.
گزارشاتی هم وجود دار مبنی بر این که این د ستگاه برای اولین بار در بابل قدیم ساخته شده و مدافعان این فرضیه به کشف الواح سفالینی استناد می کنند که در سرزمین بابل(عراق امروزی) یافت شده وشبیه به صفحه اسطرلاب است.
از آنجا که بر روی این الواح خطهایی دایره ای و تصویر چند ستاره دیده می شود به همین دلیل بعضی می گویند که اسطرلاب با ظاهر این الواح مشابهت دارد و در نتیجه باید ابزاری با منشاء بابل قدیم باشد .
به هر حال بر روی این نکته که چه کسی برای اولین بار به ساخت این دستگاه ارزشمند اقدام ورزید توافق جامع وجود ندارد.
بعضی از نویسندگان قدیم ایران این وسیله را "ستا ره یاب " خوانده اند که این نام بیش ار ترازوی آفتاب موجه بنظر می آید.
بر اساس بعضی مدارک که سازنده اسطرلاب را هیپارک یونانی معرفی کرده اند این نام از دو واژه " آسترون" به معنی ستا ره و "لامبانین" به معنی میزان و یا آینه تشکیل شده است.
بر حسب مدارک تاریخی ایرانیان از طرز کار اسطرلاب آگاه بودند و از آن در ستاره شناسی و تعین مسافت ها بهره می گرفتند.
ایرانیان صفحه اسطرلاب را به دوازده قسمت تقسیم کرده بودند و هر یک را " برج " نامیده بودند که هر برج به چند ستاره اختصاص داشت و هر ستاره متعلق به یک" منزل" بود.
علاوه بر موارد فوق ایرانیان از اسطرلاب جهت تعین ساعات فرخنده برای جنگ و صلح و دیگر موار د استفاده می نمودند.
ضمنا بر طبق اسناد بدست آمده این وسیله را در سرزمین های باستانی مانند ماوراء النهر ، "استارهلاب" میگفتند.
می دانیم که "استاره" همان ستاره است و نامی ایرانی است و یونانیان قدیم آنرا "استاریوس " نامیده بودند.
حال اگر "لاب" را از مصدر "لابیدن" بدانیم که از بان پارتی و به معنی "تابیدن" است در آن صورت ظن ما بر ایرانی بودن منشاء این وسیله تقویت می شود.
این وسیله در زبان فارسی "جام جم" نیز نامیده شده که در بعضی گزارشات به آن اشاره گردیده ولی طی زمان در زبان رایج از واژه یونانی اسطرلاب استفاده شده است.
تاریخ تحول
عربها طرز کار با اسطرلاب را از ایرانیها و یا یونانیها آموختند و آنرا برای تعیین وضعیت ستارگان و یافتن جهت قبله و اوقات صبح و شام بکار بردند. ضمنا آنان طالع اوقات را نیز با همین دستگاه تعیین می کردند.
بعدها صنعتگران و متخصصان مسلمان بخصوص ایرانیان اسطرلاب را تکمیل کردندو طر ز استفاده از آنرا به اروپائیها یاد دادند.
ابوسعید سجزى (سیستانى) دانشمند ایرانی که در قرن چهارم هجری می زیست از جمله اولین کسانی بود که به ساختن اسطرلاب همت گماشت و او از معدود افرادی بود که در آن زمان عقیده داشت که این زمین است که متحرک بوده و به دور خورشید مى گردد و حدود پنج قرن قبل از آن که کپرنیک خورشید را مر کز منظومه شمسی اعلام کند سجزی گفته بود :"این زمین است که به دور خورشید می گردد."
ابو سعید کتاب های اسطرلاب، برهان الکفایه ، تحویل سنى الموالید، الدلائل فى احکام نجوم و کتاب جامع شاهى را از خود بیاد گار گذارده است که بیانگر تحقیقات مداوم او در این زمینه ها می باشد.
از دیگر دانشمندان ایرانی که به پیشرفت این دانش وفن کمک کردند ابوالوفاء بوزجانى خراسانی می توان نام برد که در تربت جام خراسان به دنیا آمد و در سال 376 در گذشت.
او نیز تحقیقات بسیاری در زمینه نجوم و ریاضی انجام داد .این دانشمند کتابهای الحساب، الکامل و زیج الواضح را به نگارش در آورد و آلات و ادوات نجومى را تکمیل نمود که به پیشرفت این علم کمک بسیار کرد.
هم چنین شرفالدین مظفر طوسى منجم مشهور ایرانی که در قرن ششم هجری زندگی می کرد اسطرلابى بهشکل خط کش ساخت که آنرا اسطرلاب خطى یا عصای موسى نامیده بودند.
البته این اسطرلاب به علت محدودیتهائی که داشت نتوانست کاربرد وسیعی پیدا کند و یا این که در آن زمانها روش صحیح کار با آنرا نمی دانستند.
ضمنا این سخن من بر مبنای بحثهای زیادی است که طی زمان در باره این اسطرلاب صورت گرفته و بنظر می رسد هنوز جای بحث دارد.
به هر حال ایرانیان آن قدر در ساخت اسطرلاب مهارت پیدا کردند که هم اکنون بسیاری از اسطرلابهای ساخت ایران زینت بخش موزه های جهان از جمله موزه بریتانیا می باشد.
هم اینک در موزه بریتانیا در شهر لندن نفیس ترین اسطرلاب جهان نگهداری می شود که ساخت ایران و برای شاه سلطان حسین ساخته شده بود.
ضمنا قدیمی ترین اسطرلاب ایرانی هم اکنون در کلکسیون فردی بنام لوئیس ایوانز در شهر آکسفورد انگلستان نگهداری می شود.
وقتی به گزارشات موجود عهد شا ه عباسی نگاهی می اندازیم در می یابیم که شیخ بهائی از اطلاعات خود در امور شهرسازی و ایجاد پلها و ساخت حمام و تسطیح جاده ها و حفر قنوات استفاده می کرده است .
بدون شک یکی از وسایل و ابزار اصلی مورد استفاده او در انجام اندازه گیریهای آسمانی و زمینی همین دستگاه اسطرلاب بوده و او طر ز کار این دستگاه را به شاگردانش نیز می آموخته و کتاب و رساله هایی نیز در باره آن نگاشته است.
اسطرلاب د رانواع مختلف و با نامهای متفاوت و جالبی عرضه می شده که از جمله می توان به زورقی ، مسطری ، صلیبی ، سفرجلی ، اهلیلجی ، لولبی ، کروی ، ذی العنکبوت ، رصدی ، مجنح ، طوماری ، هلالی ، قوسی ، صدفی ، جامعه ، مغنی ، ذات الحلق ، عصای موسی ، عقربی اشاره کرد
.ضمنا ا سطرلاب به نامهای دیگر مثلا تام و مسطح شمالی یا جنوبی نیز خوانده می شده که نوع تام آن تمام مقنطرات از یک تا نود را در بر می گرفت.
برگرفته از کتاب مرد رازها نوشته نویسنده همین وبلاگ
امیر تهرانی(ح.ف)