۱۰۰-کتاب پاپیون
زندگی پر ماجرای پاپیون(۱)
داستان پاپیون ویا بخش مهمی از زندگی هانری شاریر نویسنده معروف فرانسه که به اتهامی بی اساس سالها در زندان بسر برد و سر انجام از زندان گریخت و کتاب زندگی خود را به نگارش در اورد و دستگاه قضایی فرانسه را بی آبرو کرد.
او سالها در زندان جزیره شبطان زندانی بود.
این زندان جزیره شیطان در سال 1852 در زمان سلطنت ناپلئون سوم و به دستور او ساخته شد، و یکی از بدنام ترین زندان ها در تاریخ به شمار می اورد. د حقیقت زندان جزیره شیطان یک زندان سیاسی بود که در طول 101 سال فعالیت خود از سال 1852 تا 1953، محل نگهداری زندانیان سیاسی و هم چنین مجرمان درجه یک و مقاوم بود.
جزیره شیطان در موقعیت ویژه خاصی قرار دارد بدین صورت که با جریانهای قوی آبی، صخره های بلند دریایی و آب های پر از کوسه احاطه شده و به همین دلائل محل کاملا مناسبی برای زندان بدون را فرار بود.
بر اساس مدارک موجود زندانیانی که اقدام به فرار می کردند با رودخانه های آلوده پیرانا و جنگل های انبوه گویان فرانسه مواجه می شدند. از انجا که نزدیک شدن با قایق به این جزیره بسیار خطرناک بود خود مسئولین زندان برای سالها از یک تراموای برقی برای ارتباط این جزیره با جزیره رویال استفاده می کردند که در نزدیکی آن قرار داشت .
متاسفانه آن قدر شرایط زندگی در این زندان غیر انسانی بود که باعث می شد تا زندانیان زیادی در این زندان بر اثر مالاریا، سوء تغذیه و یا سایر بیماری ها جان خود را از دست بدهند. در سال ۱۹۵۳ میلادی به دلیل فشار افکار عمومی فرانسه این زندان مخوف تعطیل شد و امروزه به یک موزه و جایگاهی برای جذب توریست بدل شده است.
از افراد معروفی که توسط دولت فرانسه به این زندان فرستاده شدند می توان به آلفرد دریفوس اشاره کرد. آلفرد دریفوس (به فرانسوی: Alfred Dreyfus) افسر ستاد توپخانه در ارتش فرانسه بود که به اشتباه به خیانت به کشورش محکوم شده بود. وی که یهودیتبار بود، به جرم "خیانت به جمهوری فرانسه" از طریق "جاسوسی برای آلمان" به محاکمه کشانده شده بود. وی در دادگاه نظامی جنجالی در سال ۱۸۹۴ میلادی، محکوم به خلع درجه و تبعید ابدی به جزیره شیطان شد.
امیل زولا نویسنده مشهور فرانسوی که خود یهودی بود به جرم حمایت از وی در اعتراض به عمل دادگاه به یک سال حبس محکوم شد. پس از آن سیصد تن از نویسندگان و اندیشمندان طی نامهای در اعتراض به این حکم برخاستند که به اعلامیه روشنفکران مشهور شد. (البته اگر او یهودی تبار نبود هیچ کس چنین اقدامی نمی کرد.)
گقته شد که پس از حدود پنج سال و کشف اسناد و مدارک جدیدی که دریفوس را بیگناه نشان میداد، بحثهای سیاسی در مورد محاکمه او بالا گرفت. تئودور هرتسل، روزنامهنگار و فعال سیاسی یهودی که جلسات دادگاه آلفرد دریفوس را برای نشریه اتریشی "نویه فرایه پرسه" گزارش میکرد، درپی ماجراهای دادگاه و مشاهده احساسات یهودستیزانه در در میان افراد جامعه، متقاعد شد که یهودیان نیازمند داشتن کشوری مستقل برای خود هستند و از این روی کتابی را با عنوان کشور یهود نوشت و برای رسیدن به این هدف، جنبش صهیونیسم را تأسیس کرد.
همان گونه که گفته شد هانری شاریر را نیز به این زندان فرستادد. شاریر در ۲۶ اکتبر ۱۹۳۱ به اتهام قتل یک فروشنده زن به نام رولاند لوپتی، اتهامی که او به شدت تکذیب کرد، محکوم شد. او به زندگی در زندان و ده سال کار سخت محکوم شد. پس از یک زندان کوتاه در زندانهای موقت در کن فرانسه، او در سال ۱۹۳۳ به زندانِ مستعمراتیِ جزیره شیطان منتقل شد. شاریر نهایتاً پس از چندین مورد فرار ناموفق، در سال 1945 از زندان گریخت و به ونزوئلا رفت. او بعدها مهمترین حوادث پیرامون این ماجرا را در رمان پاپیون به رشتهٔ تحریر در آورد که تبدیل به کتابی پرفروش شد.
کتاب پاپیون
،پاپیون رمانِ خودزندگینامه ای نوشته هانری شاریر نویسنده معروف فرانسوی است. شاریر که به اتهام قتل توسط دادگاه فرانسه محکوم شده بود، مهمترین حوادث پیرامون این ماجرا را در رمان پاپیون به رشتهٔ تحریر در آورد. این کتاب بسیار موفق و پرفروش شد و حتی بعدها از شاریر دعوت شد تا در برنامههای تلویزیونی شرکت نموده و به بیان خاطرات خویش بپردازد.
رمان پاپیون به شرح ۹تلاشهای هانری شاریر که به اتهام واهی قتل دستگیر و به حبس ابد با اعمال شاقه در مستعمرات فرانسه محکوم شده است و در عین مضمون جذاب و نفس گیری که دارد و خواننده را به اتمام این کتاب ۵۳۷ صفحه ای تشویق می کند. هرچند این داستان شرح زندگی مشقت بار و تلاشهای محکوم به شکست قهرمان این داستان برای فرار از زندان و رسیدن به آزادیست؛ ولی در ورای این لحظات خشن و پرتنش ناگفته هائی از ارزشهای انسانی و بایدها و نباید ها وجود دارد که خواننده بطور غیر مستقیم به آن واقف می شود.
خط سیر داستان:
پاپیون جزئیات اتهام، حبس و فرارِ هانری شاریر از زندانِ مستعمراتی جزیره شیطان (به فرانسوی: Île du Diable) در سواحلِ گویانِ فرانسه (ناحیه ای متعلق به فرانسه و واقع در آمریکای جنوبی) را روایت می کند و وقایع آن دوره ای چهارده ساله از سال 1931 تا 1945 میلادی را دربر می گیرد.
با توجه به آنچه از کتاب برمیآید، شاریر در ۲۶ اکتبر ۱۹۳۱ به اتهام قتل یک فروشنده زن به نام رولاند لوپتی، اتهامی که او به شدت تکذیب کرد، محکوم شد. او به زندگی در زندان و ده سال کار سخت محکوم شد. پس از یک زندان کوتاه در زندانهای موقت در کن فرانسه، او در سال ۱۹۳۳ به زندانِ مستعمراتیِ جزیره شیطان منتقل شد.
با توجه آنچه در کتاب آمده است، او برای اولین بار در ۲۸ نوامبر سال ۱۹۳۳ میلادی اقدام به فرار کرد. دوستان همراه وی در این فرار مااورت و کلوزت بودند که وی را در بسیاری از دوران فرار همراهی کردند. او همچنین در یکی از فرارهای خویش ماهها در میان یک قبیلهٔ سرخپوست زندگی نمود، اما به محض خروج از آن قبیله مجدداً دستگیر و زندانی شد. او نهایتاً پس از چندین مورد فرار ناموفق، در سال 1945 از زندان گریخت و به ونزوئلا رفت و در آنجا با ریتا ازدواج نمود. او همچنین موفق شد رستورانی در کاراکاس و ماراکایبو افتتاح نماید.
جزیره شیطان (به انگلیسی: Devil's Island) یا مستعمره کیفری کایِن (به انگلیسی: The penal colony of Cayenne)، یکی از جزایر گویان فرانسه است که از جمله مستعمرات این کشور در در شمال آمریکای جنوبی قرار گرفتهاست.[۱]
جزیره شیطان
این جزیره در قرون نوزده و بیست به عنوان یک زندان مورد استفاده قرار داشت و محلی برای نگهداری زندانیان سیاسی تبعید شده بود و به دلیل برخوردهای خشن نگهبانان با زندانیان، به جزیره شیطان مشهور شد. از جمله معروفترین افراد زندانی شده در این زندان میتوان به آلفرد دریفوس اشاره کرد.
در اوایل قرن ۲۰ میلادی، از زمانی که داستان اینجا در اختیار عموم مردم قرار گرفت و واکنشهای گستردهای نسبت به آن به وجود آمد سرانجام دولت فرانسه مجبور شد که این زندان را از سال ۱۹۵۳ میلادی برای همیشه تعطیل کند.
فیلم سینمایی پاپیون با الهام از داستان واقعی زندگی یکی از زندانیان فراری این محل ساخته شدهاست.
نگارش کتاب:
شاریر سال ۱۹۶۷ شروع به نوشتن خاطرات خودش کرد. او کار مفصل اش را که در ۱۳ دفترچه سیمی جاگرفته بود اوایل ۱۹۶۸ تمام کرد. چک نویس کار توسط چند داوطلب در ونزوئلا تایپ شد. (جایی که پس از فرار به آنجا گریخته بود و شهروندش شده بود) و به آژانس ادبی ژان پیر کاستلانو فرستاده شد. کتاب پاپیون در آوریل 1969 توسط انتشارات رابرت لا فرانت در فرانسه منتشر شد و سر انجام به یک کتاب بین المللی تبدی شد.
جالب آن که شاریر دو سال بعد از نگارش پاپیون و در سال ۱۹۶۹ به فرانسه بازگشت و در آنجا توانست ۱٫۵ میلیون نسخه از کتاب پاپیون را به فروش برساند، چیزی که البته مورد انتقاد وزیر وقت فرهنگ فرانسه قرار گرفت. شاریر ادعا داشت که بیشتر رخدادهای تحریر شده در پاپیون تا حد زیادی درست است؛ اما منتقدان مدرن بر این باورند که بسیاری از مواد کتاب در واقع خاطرات نقلشدهٔ دیگر زندانیان همراه شاریر بوده است و تنها ۱۰ درصد کتاب حقیقت دارد.
عنوان کتاب:
عنوان اصلی کتاب Papillon می باشد که در زبان فرانسوی به معنای پروانه است. Papillon درواقع نام مستعار هانری شاریر در داستان است که به خاطر پروانه ای که روی قفسه سینه خود خالکوبی کرده بود، به این نام معروف شده بود
ادامه دارد...
امیر تهرانی
ح.ف
تا اینجا ۱۰۰ جل