شرح کتاب خوانی ها و کتابها

شرح کتاب خوانی ها و کتابها

معرفی ۳۵۰۰ جلد کتابی که تاکنون به زبانهای مختلف خوانده ام و بحث در باره رازهای این کتابها و نکات مثبت یا منفی آنان و چه تاثیری در زندگی انسان می توانند داشته باشند.
شرح کتاب خوانی ها و کتابها

شرح کتاب خوانی ها و کتابها

معرفی ۳۵۰۰ جلد کتابی که تاکنون به زبانهای مختلف خوانده ام و بحث در باره رازهای این کتابها و نکات مثبت یا منفی آنان و چه تاثیری در زندگی انسان می توانند داشته باشند.

از آرشیو دانشهای پنهانی و مخفی : در جستجوی دو استاد بلند پایه ضد جادو:occ/114-2(فصل یکم)


جستجوی دو استاد بلند پایه ضد جادو

قرآن
" از آنچه شیاطین در روزگار فرمانروایى سلیمان مى‏خواندند، پیروى کردند و سلیمان به سحر نپرداخت و کفر نورزید،

ولى شیاطین کفرورزیدند آنان به مردم سحر مى‏آموختند،

و نیز آنچه بر دو فرشته هاروت و ماروت در بابل نازل شده بود،

این دو به هیچ کس چیزى نمى‏آموختند مگر آنکه مى‏گفتند ما مایه آزمونیم

[با به کار بستن سحر] کافر مشو !

اما [مردمان‏] از آنها چیزى مى‏آموختند که با آن بین مرد و زنش جدایى افکنند،

و البته به کسى زیان رسان نبودند مگر به اذن الهى،

و چیزى مى‏آموختند که به ایشان زیان مى‏رساند و سودى برایشان نداشت،

و به خوبى مى‏دانستند که هر کس خریدار آن باشد در آخرت بهره‏اى ندارد و اگر مى‏دانستند بد چیزى را به جان خریده بودند  سوره بقره آیه ۱۰۲

از آیه فوق بر  می آید که هاروت و ماروت براى آموزش  ضد جادو  به مردم، از جمع فرشتگان انتخاب و به زمین آمدند تا مردم در پرتو آگاهى از جادو و صدجادو ، در مقابل سحر ساحران و شیاطین ایستاده، و با آن ها مبارزه کنند.

پس بر این اسا س پیش از این جادو و جادوگری بر روی زمین رواج داشته و بابل یکی از مراکز اصلی آن بوده است. امروزه در موزه های جهان کتیبه هایی از الوح جادوی بابلی و کلدانی وجود دارد که صحت این موضوع را تایید می کند.

در مورد منشاء جادو این حدس را می توان زد که از خارج از نسل انسان به او القاگ شده باشد . زیر ا مدد کنندکان و حامیان نیروهای جادویی هیچ کدام انسانی نیستند بلکه همه آنان منشایی ابلیسی و شیطانی دارد و شیطان انسان نیست.

چنانکه در آیه  ای که  در بالا اورده شده قرآن تاید می کنند که شیاطین سحر و جادو را به انسانها در سرزمین تحت حکومت سلیمان پیامبر اموختند.

فرضیه ها و شایعه ها ی بی اساس

.

-برخى  از مفسرین قرآن دیگر «مَلَکَیْن» (با فتح لام) را که در آیه مورد بحث آمده «مَلِکَیْن» (با کسر لام) خوانده و آن دو را به عنوان دو پادشاه حاکم بابل معرفى کرده اند که در میان مردم، مشغول ترویج سحر و جادو بوده اند.

-برخى دیگر نیز گفته اند که آن دو، نه فرشته بوده اند و نه پادشاه، بلکه دو موجود با ظاهرى زیبا، ولى شیطان صفت بوده اند.

-اما در این میان، افسانه معروفى نیز وجود دارد که گفته شده زمانى که عصیان بنى آدم افزون شد، فرشتگان از عصیان بنى آدم، به محضر خداوند اعتراض کردند و خداوند به ایشان دستور داد که از میان خود چند فرشته را انتخاب کنند و آنان هاروت و ماروت را برگزیدند.

سپس آن دو به زمین آمدند و مرتکب گناهانى همچون قتل نفس، شرب خمر، سجده بر بت و زنا شدند که سبب این گناهان، زنى زیبارو به نام زهره بود که او نیز پس از فراگرفتن نام اعظم خداوند به آسمان ها رفت و به صورت ستاره زهره فعلى مسخ گردید. هاروت و ماروت نیز به دستور خداوند، مخیر به انتخاب بین عذاب دنیوى و اخروى شدند که در نهایت، عذاب دنیوى را اختیار کردند و در چاهى به نام بابل آویزان شدند و عذاب آن ها همچنان ادامه دارد.

واژه شناسی هاروت و ماروت
-هاروت و ماروت: «الفاظ هاروت و ماروت اصلا آرامى و معنى آن ها شرارت و سرکشى است»

-در کتاب واژه هاى دخیل در قرآن مجید آمده است که: «مارگلیوث گمان مى برد که ریخت و هیأت این نام ها دلیل بر اصل آرامى آن هاست و آن ها را مظهر و تجسّم آرامى، شرارت و عصیان مى داند».

-امّا لفظ ماروت در زبان سریانى هم آمده است، و در این زبان به معناى شاهنشاهى است.

-در مورد عربى یا غیر عربى بودن این اسم ها، اغلب مفسران گفته اند که این دو واژه، غیر منصرف هستند، چون علاوه بر غیر عربى بودنشان، معرفه نیز مى باشند.

-برخى نیز گمان مى کنند که این دو واژه از «هَرت» و «مَرت» گرفته شده اند. امّا اگر هاروت و ماروت از این دو ریشه باشند، باید منصرف مى شدند و این خود دلیلى بر نادرست بودن این نظریه است.

-از نظر Sant clair tisdalle، نام هاروت و ماروت، ایرانى الاصل است. .

-الفاظ هاروت و ماروت طبق گفته مورخان در کتاب هایى مثل کتاب هاى ارمنى، اوستا، کتاب هاى تاریخىِ مصر و در متن اسلاونى خنوخ و... با تغییر قابل ملاحظه اى آمده است.
-سنت کلیر تیسدال با نام هوروت به معناى حاصل خیزى، و موروت به معناى بى  مرگی   در یک کتاب ارمنى برخورد کرده که این دو لفظ نام دو خدا از خدایان کوه مازیس یا آرارات مى باشد.

-وتس نلد در یک افسانه مصرى که خود او آن را ترجمه کرده، به دو نام «هورواناتى» و «آمه رکاتى» برخورد کرده است که شبیه اسامى هاروت و ماروت هستند. وى خواستار منطبق کردن هاروت و ماروت بر آن ها شده است.

-در اوستا نیز الفاظى به چشم مى خورد که به لغات هاروت و ماروت بى شباهت نیستند. آرتور جفرى در کتاب واژه هاى دخیل در قرآن مجید مى نویسد:
لاگارد آن ها را با هئوروتات  و امرتات  در اوستا که بعداً در فارسى جدید به صور ت خرداد و مرداد درآمده اند، یکى دانسته است.1

نظر قرآنقرآن جادو را فن و دانشی شیطانی می داند که کار گزاران اصلی آن شیاطین هستند. و معلمان اولیه این فن نیز همانان بودند.
آنگاه قرآن می گوید که خداوند دو فرشته  بنام هاروت و ماروت را که بر فنون جادو و سحر و صد در صد به روشهای خنثی کردن آن اگاهی کامل داشتند در لباس بشری به سرزمین بابل یعنی عراق امروزی فر ستاد  و آنان ابتدا خود جادو را به مردم می اموختند که چیست و چگونه بکار می رود و سپس روشهای ضد جادو را به آنان اموخته و خطرات استفاده از جادو را به مردم گوش زد می کردند.

ولی اکثر مردمان پس از آگاهی از جادو و روشهای آن فقط بخشهای جادویی را بجای بخشهایی ضد جادو یاد گرفته و بر علیه هم بکار می بردند.

بنابر این برجسته ترین و نخستین استادان ضد جادو همین دو موجود آسمانی هاروت و ماروت بودند . اکنون پرسش مهم این است که آیا در جایی از روی زمین می توان به
میراث این دوفرشته و آن بخشهایی که به روشهای خنثی سازی جادو و سحر معروفند را یافت؟


سوره فلق

قرآن درسوره فاق به پیامبر می گوید که بر ای نجات از شر جادوگران باید آیات زیر را قرائت نمود:

«قل اعوذ برب الفلق» بگو پناه می برم به پروردگار سپیده دم (اعوذ یعنی پناه بردن از شئی هراسناک به موجودی نیرومند برای دفع شر) 

«من شر ما خلق» از شر آنچه که آفریده است
«و من شر غاسق اذا وقب» از شر تاریکی آنگاه که فراگیر شود.
«و من شر نففثت فی العقد» و از شر زنان جادوگر که به هنگام افسون کردن مردمان در گره های جادو سخت می دمند .
«و من شر حاسد اذا حسد» و از شر هر حسود آنگاه که حسد می ورزد.

 

روشهای ضد جادو در اسلامدر اسلام و مابین مسلمان روشهایی مانند قرائت مداوم قرآن بخصوص سوره های فلق و ناس ، وآیات معروف به آیه الکرسی، سوره یس و برخی دیگر از آیات بصورت تکراری و دوره ای و بارعایت نظافت و پاکیزگی شرعی بسیار مرسوم است.

هم چنین خواندن مکرر اسامی خداوند   و توسل به معنویت آنان از،جمله روشهای مهم ضد جادو به شما ر می آیند. برخی نیز این آیات و اسماء را بروی کاغد و یا پوست نوشته و بعنوان حرز و طلسم محافظ در اختیار  مشتریان قرار می دهند.

کتاب مشهور شمس المعارف ابولعباس بونی که شهرت آن به اروپا و غرب نیز رسیده حاوی جداول مختلف اسامی الهی است که بزعم نویسنده کتاب در ازبین بردن و باطل سازی کار جادوگران بسیار موثر است.

در قدیم افرادی بودند که می گفتند می توانند جادو را یافته و فک و یا باطل کنند‌. آنان ادعا می کردند که با استفاده از احضار ارواح و یا موکلین اسماء الهی  ویا حتی جن می توانستند کار جادویی را یافته و آنرا ازبین ببرند.

آنان پس ا
ز آوردن و یافت کار جادویی آنرا به خا کستر و یا خورده های بسیار ریز تبدیل کرده و با نی مخصوص بداخل زمین می دمند.


ادامه دارد

امیر تهرانی

ح.ف

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد