شرح کتاب خوانی ها و کتابها

شرح کتاب خوانی ها و کتابها

معرفی ۳۵۰۰ جلد کتابی که تاکنون به زبانهای مختلف خوانده ام و بحث در باره رازهای این کتابها و نکات مثبت یا منفی آنان و چه تاثیری در زندگی انسان می توانند داشته باشند.
شرح کتاب خوانی ها و کتابها

شرح کتاب خوانی ها و کتابها

معرفی ۳۵۰۰ جلد کتابی که تاکنون به زبانهای مختلف خوانده ام و بحث در باره رازهای این کتابها و نکات مثبت یا منفی آنان و چه تاثیری در زندگی انسان می توانند داشته باشند.

۱۰۰۱ کتاب که باید خواند: کتابهای فلسفی: رساله منون نوشته افلاطون : بحث مربوط به قابلیت


ادامه از نوشتار پیشین

رساله منون نوشته افلاطون : ادامه بحث مربوط به قابلیت بین سقراط و منون

همنشین شاه ایران

سقراط: بسیار خوب. پس منون که پدرش با شاه ایران همنشین بوده است، سیم و زر را قابلیت می داند؟ نمی خواهی دست کم به آن تعریف بیفزائی «سیم و زری که به عدالت و درستی به دست آید»؟ یا معتقدی که آن چیزها را از هر راه به دست آوریم دارای قابلیت می گردیم؟

 منون: البته زر و سیم باید بدرستی فراهم آید.

 سقراط: پس می گوئی تحصیل سیم و زر باید با عدالت و خویشتن داری و دین داری یا دیگر اجزاء قابلیت همراه باشد و گرنه سیم و زر تنها، با اینکه خوب است، قابلیت نیست؟

 منون: آری چنین می گویم.

 سقراط: اگر کسی از به دست آوردن سیم و زر، آنجا که تحصیل آنها با ظلم و عنان گسیختگی همراه است، خودداری ورزد، این به دست نیاوردن نیز قابلیت است؟

 منون: چنین می نماید.

 سقراط: پس معلوم می شود به دست آوردن یا به دست نیاوردن چیزهائی که خوب می شماری، نه از قابلیت آدمی می کاهد و نه بر آن می افزاید، و فقط هر چه با عدالت همراه است موافق قابلیت است و آنچه با ظلم همراه است بدی و فساد.

 منون: گمان می کنم راستی همین است.

 سقراط: مگر ساعتی پیش نگفتی که عدالت و خویشتن داری فقط اجزای قابلیت اند نه خود قابلیت؟

 منون: چنین گفتم.

 سقراط: منون، با من مزاح می کنی؟

 منون: مقصودت چیست؟

 سقراط: گفتم بهوش باش تا قابلیت را نشکنی و مثالهائی هم آوردم تا بدانی که به سؤال چگونه باید پاسخ داد. اکنون باز می گوئی قابلیت این است که انسان بتواند به یاری عدالت خوبی را به دست آورد؟ مگر خود تصدیق نکردی که عدالت جزئی از قابلیت است؟

 منون حق با توست.

 سقراط: بنابراین از پاسخ تو این نتیجه برمی آید که عملی که با جزئی از قابلیت همراه باشد، قابلیت است، زیرا خود تصدیق کرده ای که عدالت جزئی از قابلیت است نه تمام قابلیت.

 منون: در این سخن چه عیبی می بینی.

 سقراط: منون، خواستم تمام قابلیت را تعریف کنی ولی تو به جای اینکه خود قابلیت را به من بنمائی، می گوئی عملی که با جزئی از قابلیت همراه باشد قابلیت است، و می پنداری که اگر قابلیت را بشکنی و جزئی از آن را به من بنمائی خواهم دانست که تمام قابلیت چیست. از این رو ناچارم پرسش خود را تکرار کنم و بگویم: منون، پس تمام قابلیت چیست؟ یا گمان می کنی کسی که تمام قابلیت را نمی شناسد می تواند جزئی از آن را بشناسد؟


ادامهدارد

امیر تهرانی

ح.ف


 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد