شرح کتاب خوانی ها و کتابها

شرح کتاب خوانی ها و کتابها

معرفی ۳۵۰۰ جلد کتابی که تاکنون به زبانهای مختلف خوانده ام و بحث در باره رازهای این کتابها و نکات مثبت یا منفی آنان و چه تاثیری در زندگی انسان می توانند داشته باشند.
شرح کتاب خوانی ها و کتابها

شرح کتاب خوانی ها و کتابها

معرفی ۳۵۰۰ جلد کتابی که تاکنون به زبانهای مختلف خوانده ام و بحث در باره رازهای این کتابها و نکات مثبت یا منفی آنان و چه تاثیری در زندگی انسان می توانند داشته باشند.

۱۰۰۱ کتاب که باید خواند: ۲۱ دستور کار برای قران بیست ویکم : یوال هراری: حس ملیت، یا حس جهانی و یا ادیان ؟

ادامه از نوشتار پیشین

۲۱ دستور کار بر ای قرن ۲۱


حس ملیت را به جهان اضافه کنیم؟

امیدواریم که مردم سایر نقاط دنیا بتوانند از نمونة اروپایی درس بگیرند. حتی دریک سیارة متحد هم فضای زیادی برای آن نوع از وطن پرستی که یگسانگی ملت من راپاس می دارد و تعهدات خاص من به آن را بیان می کند، وجود دارد. اما اگر بشریتبخواهد زنده بماند و شکوفا شود، انتخاب زیادی نخواهد داشت، به جز با به کمالرساندن چنین وفاداری های محلی از طریق تعهدات اساسی با جامعة جهانی. یک فردمی تواند و باید همزمان نسبت به خانوادة خود، همسایگان خود، حرفة خود و ملتخود وفادار باشد  اما چرا بشریت و سیارة زمین را به این لیست اضافه نکنیم؟ درستاست که اگر وفاداری های گوناگونی داشته باشیم، گاهی تخاصمات اجتناب ناپذیرمی نمایند. اما چه کسی گفته که زندگی آسان است؟ با آن درآمیز.

در قرون گذشته هویت های ملی درهم آمیختند، زیرا بشر با مشکلات وموقعیت هایی مواجه شد که بسیار فراتر از ابعاد قبایل محلی بودند و تنها همکاری درابعاد کشوری می توانست راه جو باشد. 

ملت ها در قرن بیست و یکم خود را در شرایطمشابهی با دوران قدیمی قبیله ای می یابند: آن ها دیگر قالب مناسبی برای رویارویی بامهم ترین چالش های دوران نیستند. ما به یک هویت جدید جهانی نیاز داریم، زیرا

مؤسسات ملی قابلیت ادارة مجموعی از مخمصه های جهانی بی سابقه را ندارند. مااکنون یک محیط زیست جهانی، یک اقتصاد جهانی و یک دانش جهانی داریم  اماهنوز فقط به سیاست های ملی چسبیده ایم.(آیا نوح  هراری این طرز فکر را برای سرزمینی که در آن بدنیا آمده نیز در نظر گرفته است؟ بعید به نظر می رسد.)


این ناهماهنگی مانع از آن می شود کهنظام سیاسی به گونه ای مؤثر با مشکلات  اصلی کنونی مقابله کند. برای داشتنسیاست مؤثر یا باید محیط زیست، اقتصاد و پیشروی علمی را تجزیه و منطقه ایکنیم( این یکی بسیار بهتر است مسلما)

  یا این که باید سیاست خود را جهانی کنیم . با توجه به این که تجزیه کردنمحیط زیست و منطقه ای کردن پیشروی علم غیرممکن است، و با توجه به این کهبهای تجزیة اقتصاد شاید بازدارنده باشد، تنها راه حل واقعی، جهانی کردن سیاستاست(ولی شکست این تجربه در اروپا و آسیا آشکار شده و کشورهایی مانند نروژ ، دانمارک و سوئد  و سوئیس که وارد این مشکل نشدند   وضع بسیار بهتری از یونان دارند که همه هستیش بر سر جهانی شدن از بین رفت.) .

 این به معنی تأسیس یک دولت جهانی نیست  که یک چشم انداز تردیدآمیز وغیر واقعی است. جهانی کردن سیاست به این معنی است که پویایی های سیاسی درکشور ها و حتی شهرها اهمیت بسیار بیشتری به مشکلات و مصالح جهانی خواهند داشت.


دینها می توانند نجات بخش باشند.

بعید است که احساسات ناسیونالیستی بتوانند کمک زیادی در این رابطه باشند.پس شاید بتوانیم بر سنت های دینی جهانی بشر تکیه کنیم تا دنیا را متحد کنیم.

صدها سال پیش ادیانی مثل مسیحیت و اسلام در ابعاد جهانی فکر می کردند، نهمحلی، و همواره علاقمند به سؤالات  بزرگ زندگی بوده اند، نه فقط تخاصمات سیاسیاین یا آن ملت. آیا ادیان سنتی هنوز با دنیای امروز سازگاری دارند؟ آیا آن ها قدرت رابرای شکل دادن به دنیا حفظ می کنند، یا یادگارهای بی جانی هستند از گذشته ها، کهتوسط نیروهای مقتدر دولت ها، اقتصادها و فن آوری های نوین به این سو و آن سوپرتاب می شوند؟(اگر در قبل موفق بوده اند هم اکنون نیز می توانند . منتها راه کار ها باید توسعه و ترمیم شوند)

ادامه دارد

امیر تهرانی

ح.ف

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد