رازهای کتابخانه من

رازهای کتابخانه من

معرفی ۳۵۰۰ جلد کتابی که تاکنون به زبانهای مختلف خوانده ام و بحث در باره رازهای این کتابها و نکات مثبت یا منفی آنان و چه تاثیری در زندگی انسان می توانند داشته باشند.
رازهای کتابخانه من

رازهای کتابخانه من

معرفی ۳۵۰۰ جلد کتابی که تاکنون به زبانهای مختلف خوانده ام و بحث در باره رازهای این کتابها و نکات مثبت یا منفی آنان و چه تاثیری در زندگی انسان می توانند داشته باشند.

سیری در نامه هایی از زیر زمین


کتاب« نامه های از زیر زمین» 

این کتاب که نوشته داستایوفسکی نویسنده شهیر  روسی  است نه تنها یک شاهکار ادبی بلکه یک کتاب خود روانکاوی است که امروزه مورد توجه روانشناسان و روانپزشکان نیز قرار گرفته است.

او در آغاز کتاب می نویسد:

«من آدم مریضی هستم...

- آدمی کینه توز، 

-شرور،

- آدمی بدعنق.

 گمان می کنم کبدم بیمار است.

- اما از طرفی از بیماری ام هیچ سر در نمی آورم، درست هم نمی دانم کجای بدنم مریض است.

 -در پی مداوای خودم هم نیستم و هرگز هم دنبال دوا و درمان نرفته ام، اگرچه برای پزشکان و دانش پزشکی احترام قائلم. 

-از این ها گذشته بی نهایت خرافاتی ام، چون همان طور که گفتم هر چند به دانش پزشکی احترام می گذارم، به علت این خرافه پرستی به پزشکان مراجعه نمی کنم. نه، اگر در صدد معالجه ی خودم برنمی آیم، صرفا به این دلیل است که آدم شرور و بدجنسی هستم. 

به طور حتم از حرف هایم سر در نمی آورید. طبعا نمی توانم به شما توضیح دهم با این گونه شرورانه رفتار کردن به چه کسی زیان می رسانم. 

-خوب می دانم که با پرهیز از مداوا شدن و مراجعه نکردن به پزشکان، دردسری برای آن ها ایجاد نمی کنم. فقط به خودم ضرر می زنم، این موضوع را بهتر از هر کسی می دانم. با این همه، به علت همان شرارت و کینه توزی است که در صدد مداوای خودم برنمی آیم. کبدم مریض است! چه بهتر! و چه بهتر اگر این بیماری شدت بیشتری پیدا کند. 

من با بخش بخش کردن این نوشته کوتاه از صفحه نخست کتاب، توانسته ام تا ۹ بیماری و مشکل روحی و روانی را در قهرمان کتاب بیابم .

کتاب یک پرونده«باز گو‌کننده» روانکاوی از یک بیمار روان پریش است که با انبار کردن  انبوهی از عقده ها، خود را به حقیر ترین صورت ممکن در آورده و گویی  دکاندار ایست که در مغازه او عقده ها ی فراوان تلنبار شده است.

نکته جالب این است که داستایوفسکی رندانه راه های رهایی از این همه بند روحی آزار دهنده را نیز شرح می دهد.فقط لازم است که بهنگام مطالعه کتاب به این راه حل ها که بصورت مبهم آورده شده اند دقت نمود.

برای نمونه وقتی در ابتدای کلام می گوید : من آدمی مریض هستم، بلافاصله علتهای اصلی بیماری را اعلام می کند:

آدمی کینه توز، 

-شرور،

- آدمی بدعنق.

این سه ویژگی خصلت شیاطینی است که از بند دوزخ گریخته و به میان انسانها آمده اند. 

او خودش می گوید که از «ارباب رجوع» محل کارش انتقام‌های وحشتناک می گرفته است و این کار را با ترشرویی ، ایراد گرفتن و پیچاندن ارباب رجوع انجام می داده تا سینه زخم آلود روح خود را مرهمی بنهد.

بدون شک، بد عنقی، ترشرویی ، و کینه توزی سه محور اصلی شرارت روح بشر هستند.از دارندگان این سه ویژگی ابلیسی باید دوری نمود. و این همان ره خال‌هایی است که دو پهلو در متن کتاب گنجانده شده است.

ادامه دارد...

امیر تهرانی



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد