رازهای کتابخانه من

رازهای کتابخانه من

معرفی ۳۵۰۰ جلد کتابی که تاکنون به زبانهای مختلف خوانده ام و بحث در باره رازهای این کتابها و نکات مثبت یا منفی آنان و چه تاثیری در زندگی انسان می توانند داشته باشند.
رازهای کتابخانه من

رازهای کتابخانه من

معرفی ۳۵۰۰ جلد کتابی که تاکنون به زبانهای مختلف خوانده ام و بحث در باره رازهای این کتابها و نکات مثبت یا منفی آنان و چه تاثیری در زندگی انسان می توانند داشته باشند.

رازهای کتابخانه من (۲۴): کتابهای مذهبی و دینی(۱)


۷۴-کتاب شهید جاوید

در ارتباط با واقعه جانگداز کربلا کتابها بسیار نوشته شده ولی هیچ کدام به اندازه کتاب" شهید جاوید" مخالف و موافق نداشته است.

کتاب شهید جاوید نوشته صالحی نجف ابادی در باره قیام اماحسین علیه السلام سالها پیش به رشته نگارش د رآمد و از همان آغاز مخالفتهای متعدد نسبت به مطالب آن ابراز شد.زیرا نظر کلی و استنتاجی نویسنده با نظرات مقبول در جهان شیعه در ارتباط با واقعه عاشورا بطور کلی تطابق ندا رد.
نظر مقبول و پدیرفته شده د ر جهان شیعی این است که علاوه بر آن که حرکت عاشورا را قیام بر علیه حکومت فاسد یزید می داند ولی همواره به این نکته باور دارد که امام علیه السلام بر اساس علم الهی و وظیفه ای که بر ای او تقدیر شده این نهضت را بوجود آورده است.

واقعه حره یا آئینه ای که چهره یزید را بیشتر نشان داد.
من یک نکته مهم را ذکر می کنم که به تاریخ بعد از واقعه عاشورا باز می گردد و آن واقعه حره است. هر کس که بدون مطالعه دقیق واقعه وحشتناک حره به بحث در باره علت مخالفت امام حسین عایه السلام با یزید بپردازد به کنه اقدام امام پی نخواهد برد.

در سال ۶۳ قمری مردم مدینه به رهبری عبدالله بن حَنظَلة بن ابی‌ عامر علیه حکومت یزید بن معاویه قیام کردند. در این واقعه، بسیاری از مردم مدینه، از جمله ۸۰ تن از صحابه پیامبر(ص) و ۷۰۰ تن از حافظان قرآن کشته شدند و اموال و نوامیس مردم به غارت رفت

حره به سنگستان سیاه‌رنگ میگویند وچون این قیام از سنگستانی در شرق مدینه به نام «حرّه واقم» یا «حرّه زُهره» (منسوب به بنی‌زهره از اقوام یهود) اعاز شدبه این نام معروف گردید.

زمینه‌های قیام
درباره این که چرا واقعه حره به وقوع پیوست ، روایت‌های گوناگونی رسیده است:
-
۱-اکثر گزارشات نشان می دهد که علت اعتراض و قیام مردم مدینه فساد یزید بوده است
طبق این روایات، والی مدینه، هیئتی از بزرگان شهر از جمله عبدالله بن حنظله را برای ملاقات با یزید به شام فرستاد. هیئت مزبور به محض بازگشت از شام، در برابر مردم به فسق و فجور آشکار خلیفه گواهی دادند و مردم را به اقدام برای خلع یزید از خلافت دعوت کردند.

۲- قیام مردم مدینه در ارتباط با قیام عبدالله بن زبیر در مکه دانسته و حتی گفته‌اند عبدالله بن حنظله از عاملان ابن زبیر بوده است.گفته شده عبدالله حنظله از عاملان عبدالله بن زبیر بوده است.

۳-سیاست اقتصادی معاویه که به تنگدستی و بروز گرسنگی منجر شد.

عزل والی مدینه
مردم مدینه به فرمان عبدالله بن‌زبیر، عثمان‌ بن محمد را از امارت مدینه عزل کردند و بر امویان شوریدند و آنان را، که حدود هزار نفر بودند و در منزل مروان‌ بن حکم گرد آمده بودند، محاصره کردند.و عبد الله بن زبیر ملمور خود عبدالله بن حنطله را به حکمرانی مدینه انتخاب ننود‌



تجهیز سپاه شام
چون کوشش ها و اقدامات مأمور ین برای اطاعت مردم از یزید، هیچ نتیجه‌ای در بر نداشت و حتی نامه تهدیدآمیزی که یزید بر ای مردم مد ینه فرستاده بود و نیز وساطت  یکی از افراد مشهور بنام نعمان‌ بن بشیر برای خاموش نمودن شعله قیام فرونشاندن بجایی نرسید یزیدلشکری برای سرکوب مردم مدینه ارسل و فرماندهی آن را به شخص بیرحمی بنام مسلم بن عقبه عامری داد.تعد لشکریان یزید او را بین ۵۰۰۰ تا ۲۷۰۰۰ نفر نوشته اند .

حمله به مدینه
مسلم با عبور از حرّه، در مشرق مدینه پیاده شد و به مردم مدینه سه روز مهلت داد آنگاه، پس از دور زدن خندق، از پشت سر و با کمک طایفه بنی حارثه، که با وعده‌های مالی فریفته شدند، وارد شهر شد و چندان جنایت کرد که به مُجرم و مُسرف معروف شد.

رفتار شامیان با مردم
مسلم‌بن عقبه، به دستور یزید، سه روز جان و مال مردم را بر سپاهیانش حلال کرد.
 ابن‌ کثیر و سیوطی غارت و جنایات سپاهیان او را مصیبتی سهمگین و وصف‌‌ناپذیر خوانده‌اند. به بیان واضح تر سپاهیان مسلم‌بن عقبه در آن سه روز، از ارتکاب هیچ عمل زشتی، همچون ؛
تجاوز به نوامیس،
بیرون کشیدن جنین از شکم زنان
و کشتن نوزادان 
و توهین به صحابه بزرگ پیامبر(ص)، از جمله جابر بن عبدالله انصاری نابینا و ابوسعید خُدری، فروگذار نکردند.

شمار کشتگان واقعه حرّه را بیش از ۴۰۰۰ و به قولی۱۱۷۰۰ یا ۱۰۷۰۰ نفر  برآورد کرده‌اند.

از این میان، ۷۰۰نفر از حاملان قرآن و ۸۰ صحابی رسول خدا به قتل رسیدند، به‌نحوی که کسی از اهل بدر باقی نماند.
 عبدالله بن حنظله و فرزندانش نیز کشته شدند.

بیعت گرفتن از مردم
مسلم پس از این جنایات، مردم شهر را جمع کرد و از آنان برای یزید بیعت گرفت، مبنی بر اینکه آنان و پدرانشان بنده یزید بوده‌اندو به تعبیر دیگر، فَیء (غنیمت جنگی) یزید هستند  و هرکسی را که از این فرمان سر باز می‌زد، گردن می‌زدند.

منبع ویکی شیعه

پرسش مهم
حال تصور کنید که امام حسین (ع )دست بیعت به یزید داده بود و حکومت او را تایید کرده بود. و از انجا که واقعه حره به خود مردم مدینه و تبلیغات عبدالله بن زبیر مربوط می شد در نتیجه این حمله صورت می گرفت و امام که با یزید بیعت کرده بود باید در شهر مدینه شاهد چنان جنایات وحشتتناکی بود.
-آیا آن وقت مسلمانان نمی پرسیدند چرا نوه پیامبر اسلام با یزید بیعت کرده است. ؟
- او که یزید را می شناخت و از فساد او با خبر بود پس چرا حسین بن علی قبول کرد که یزید به خلافت بر سد؟

وقطعا بهم که می رسیدند ودور هم که جمع می شدند می گفتند: خوب دیگر ! مال دنیاست . حسین بن علی فرزند علی بن ابی طالب و نوه پیامبر اسلام هم پول گرفت و رضایت به حکومت شخص فاسدی مانند یزید داد.
ولی حسین بن علی با هو شمندی الهی با یزید بیعت نکرد و بلکه به جنگ با سپاه یزید تن در داد د رحالی که سپاه یزید تعدادشان بسیار بیشتر از او بود.

یعنی همین حادثه شوم حره مشخص می شود که امام حسین(ع) یزید رابخوبی شناخته بود و به همین علت گفته بود: "مثل من با یزید بیعت نخواهد کرد."

صالحی نجف آبادی در مقدمه کتابش می نویسد:
۱-گروهی گفته اند: برنامه ی امام این بود که خود و خانواده و کمی از یاران برگزیده اش را به کربلا ببرد تا
خود و یارانش کشته شوند و خانواده اش به اسیری بروند تا از این راه حکومت بنی امیه رسوا شود و بدین
وسیله اسلام زنده گردد.

۲-بعضی دیگر میگویند امام میخواست خود را به کشتن بدهد تا بزرگترین پاداش را از خداوند دریافت
و به بالاترین درجات سعادت برسد

.۳ -برخی هم میگویند: قیام امام دو وجهه داشته وجهه ظاهر و وجهه باطن.
از نظر وجه هی ظاهر چنین مینمود که میخواهد در کوفه تشکیل حکومت بدهد و با قدرت حکومت، اسلام را زنده کند. ولی از نظروجه هی باطن میدانست به کوفه نمیرسد و در کربلا شهید میشود .

4 -یک گروه با انصاف از اهل سنت قیام آن حضرت را یک قیام اصلاحی غیر قابل اجتناب در مورد حکومت اسلامی دانست
حرکت فرزند پیغمبر را تا سرحد اعجاب تقدیس کردهاند.

5 -گروه دیگری از اهل سنت به حرکت امام با چشم انتقاد نگریسته و گفته اند: جنبش حسین بن علی
(علیهالسلام) یک شورش ابتدایی حساب نشده بود که لازم بود حکومت وقت برای حفظ نظم و آرامش آن
را سرکوب کند!.
این گروه در این باره، حدیثی از رسول خدا صلیاالله علیه وآله بدین صورت نقل میکنند که: «من اراد ان یفرق
کسی که بخواهد میان امت اسلامی تفرقه بیندازد با 4 امر هذه الأمة و هو جمیع فاضربوه بالسیف کائنا من کان»
شمشیر سرکوبش کنید هر کس میخواهد باشد». اینان حدیث مزبور را با قیام امام حسین (علیهالسلام) تطبیق میکنند

نظر فراموش شده:

6 -نظر دیگری در حدود ده قرن پیش از طرف بزرگان علمای شیعه درباره قیام امام (علیهالسلام) اظهار ش
که در این اواخر تقریباً فراموش گشته و کمتر به آن توجه میشود. این نظر از سخنان علمای بزرگی چون
شیخ مفید و سید مرتضی و شیخ طوسی رضوان االله علیهم استفاده میشود.

این علمای بزرگ شیعه که از پایه گذاران اسلوب علمی و اجتهادی در فقه و اصول و تفسیر و کلام به شمار
میروند چون به زمان ائمه معصومین سلام االله علیهم نزدیکتر بوده و دارای روش تحقیقی و اجتهادی در علوم
اسلامی میباشند بیشتر و بهتر میتوانستهاند درباره قیام مقدس حضرت سیدالشهدا صلوات االله علیه به بررسی
بپردازند و برنامه آن حضرت را به صورتی بی پیرایه تر و خالص تر درک و تشریح نمایند.
از این جهت در این کتاب نظر این دانشمندان بزرگ بیشتر مورد توجه واقع شده بلکه میتوان گفت: قسمت
اعظم کتاب همین نظر را تشریح کرده و توضیح داده است (متن نظر این علمای بزرگ در همین کتاب از صفحه

439 به بعد درج شده است.
نتیجه بررسیها:

از مجموع بررسیهایی که در این کتاب شده این نتیجه به دست میآید که حرکت سیدالشهدا سلام الله علیه
علاوه بر جنبه الهی و آسمانی که دارد از نظر سنتهای عقل و قوانین اجتماعی نیز حرکتی عاقلانه و ضروری و
غیر قابل اجتناب بوده و اگر از جنبه امامت آن حضرت هم صرف نظر شود نهضت وی از دیدگاه یک
سیاستمدار ورزیده و با فراست نیز خردمندانه ترین و واقع بینانه ترین نهضت به شمار میرود.

و نیز اصول کلی این جنبش مثل قواعد ریاضی برای همیشه تازه و زنده و قابل پیروی است و از این جهت
تاریخ قیام حسین بن علی (علیهالسلام) از با ارزشترین مباحثی است که سزاوار است برای درس گرفتن از آن،
مورد بررسی و تحقیق قرار گیرد.
از این رو در این کتاب قیام امام از مجرای کارهای عقلایی و مجاری طبیعی،بررسی شده تا مکتب زنده و ارزنده آن حضرت، دیگران را نیز رهبری نماید و جوانمردان آزاده بتوانند از جنبشآموزنده پیشوای مجاهدان دست بگیرند و طبق آن عمل نمایند زیرا همان طور که به حکم آیه به تحقیق در رسول خدا برای شما سرمشق نیکویی وجود دهرد »(احزاب آیه 21 (عمل رسول خدا صلی االلهعلیه وآله سرمشق مردم است عمل امام نیز سرمشق و راهنمای مردم است چنان که خود امام حسین فرمود:
"در این مبارزه عمل من سرمشق شماست».
بنابراین مسلمانان باید برنامه ی عملی آن حضرت را به طور صحیح درک کنند و از آن پیروی نمایند.

ضمناً تذکر این نکته لازم است که چون یکی از اهداف این کتاب جوابگویی به گفته های بعضی از اهل سنت و
خاور شناسان بوده مطالب آن طوری بیان شده که بتواند جوابگوی آنان باشد.
ناگفته نماند که در این کتاب گاهی دلیلهای روشن تاریخی، نگارنده را به راهی برده که به پیروی از شیخ مفید
و سید مرتضی و شیخ طوسی رضوان االله علیهم برخلاف بعضی از مطالبی که از قرن 7 هجری به بعد به بین
مردم مشهور شده نظر داده است.
از صاحب نظرانی که مطالبی را بر خلاف آنچه تا حال فکر میکردهاند در این کتاب میخوانند انتظار میرود آن
مطالب را با دقت بیشتری بخوانند آنگاه اگر نقاط ضعفی در آن یافتند نگارنده را آگاه سازند تا از نظر صائب آنان
برای رفع نواقص کتاب استفاده شود.
ضمناً یادآوری این نکته مناسب است که مطالب این کتاب در طول قریب هفت سال در هر فرصت مناسبی
یادداشت و جمع آوری شده و به تدریج تنظیم گشته است. "

نتیجه گیری نهایی
بنظر می رسد که صالحی نجف آبادی این نظریه را برگزیده که می گوید امام حسین علیه السلام یک قیام اصلاحی اجتماعی انجام داده و د رنتیجه تمایل دارد جنبه امامت و الهی بودن امام را در نظر نگیرد.

این دیدگاه با نظر اکثریت شیعه مخالف و با نظر بسیاری از اهل تسنن هماهنگی دارد.


ادامه دارد


امیر تهرانی 

ح،ف

تا اینجا ۷۴ جلد

رازهای کتابخانه من(۲۳): دنیای با شکوه شکسپیر ، نمایشنامه ژولیوس سزار (۱)




دنیای با شکوه شکسپیر

۷۳-ژولیوس سزار(۱)

تراژدی ژولیوس سزار  نمایش‌نامه‌ای  اثر ویلیام شکسپیر نمایشنامه نویس مشهور انگلیسی است. احتمال قریب به یقین این است که شکسپیر  این نمایشنامه را در سال ۱۵۹۹ میلادی نوشته باشد.
نمایش‌نامه شرح توطئه ترور ژولیوس سزار را بیان می کند که ۴۴ سال پیش از میلاد مسح صورت گرفت . سزار سالها با دیکتاتوری بر روم حکمراند. در این توطئه سزار به قتل رسید و البته کسانی که توطئه کرده بودند در جنگ فیلبی دچار شکست شدند‌.
من اولین نمایشنامه ای که از شکسپیر خواندم همین نمایشنانه سزار بود که آنرا به همان زبان انگلیسی مطالعه کردم. این کتاب همیشه روی میز من قرار دا د. چون دارای اصطلاحات و ترکیباتی به زبان انگلیسی است که علاقمندان به ادبیات انگلیسی را بکار می آید.
نکته مهم
یک نکته مهم را می خواهم مطرح کنم وآن این که اکثر نمایشنامه های شکسپیر البته بجز شاه لیر و ریچارد سوم بقیه اکثرا در باره کشورها و سرزمین های دیگر است؛ رمئو و ژولیت، هملت، اتللو، کلئوپاترا، کوریولانوس و آنتونیوس ، تاجر ونیزی ، همگی به سرزمین ها و ملتهای دیگر مربوط می شوند. در این میان سرزمین اصلی و مادری شکسپیر یعنی انگلیس مقام دوم و سوم را دارد.

شکسپیر در این نمایشنامه از عناصر پیشگویی و روح نیز کمک می گیرد تا نمایشنامه را با حال و هوای انگلستان و اروپای آن زمان همساز سازد که جن و پری و هیولا و روح از در و دیوار آن بالا می رفت.

نمایشنامه با یک انتقاد شدید از سزار آغاز می شود:

MARULLUS

Wherefore rejoice? What conquest brings he home?
What tributaries follow him to Rome,
To grace in captive bonds his chariot-wheels?
You blocks, you stones, you worse than senseless things!
O you hard hearts, you cruel men of Rome,
Knew you not Pompey? Many a time and oft
Have you climb'd up to walls and battlements,
To towers and windows, yea, to chimney-tops,
Your infants in your arms, and there have sat
The livelong day, with patient expectation,
To see great Pompey pass the streets of Rome:
And when you saw his chariot but appear,
Have you not made an universal shout,
That Tiber trembled underneath her banks,
To hear the replication of your sounds
Made in her concave shores?
And do you now put on your best attire?
And do you now cull out a holiday?
And do you now strew flowers in his way
That comes in triumph over Pompey's blood? Be gone!
Run to your houses, fall upon your knees,
Pray to the gods to intermit the plague
That needs must light on this ingratitude.

در این پاساژ از قول مورولوس پرسیده می شود : سزار برای روم چه کرده است؟ چه پیروزی برای روم آورده؟ چه غنیمت هایی را به روم آورده بجز خیل اسیرانی که به ارابه او بسته شده اند؟

پیشگویی
سپس پیشگویی سزار را صدا زده و می گوید از آیدز ماه مارس بر حذرباش!
ابتدا سزار می گوید : چه کسی مر ا فرا می خواند؟ من کلامی را می شنوم که از هر صدای موسیقی کوبنده تر است.
و آنگاه پیشگویی می گوید:
از پانزدهم مارس بر حذرباش!(این روز با برخی ایام مذهبی مسیحی  همزمان  می باشد)
و وقتی سزار می پرسد که این مرد کیست؟بروتوس یکی از توطئه گران آینده پاسخ می دهد: مرد پیشگیی است و می گوید از پانزدهم ماه مارس بر حذر باش!
آنگاه سزار می گوید او را نزدیک من بیاورید! وقتی به مقابل سزار میرسد مجددا می گوید : از روز پانزدهم مارس بر حذرباش!
ولی سزار وقعی نمی نهد و می گوید : این مرد یک رویا بین است.


CAESAR

Who is it in the press that calls on me?
I hear a tongue, shriller than all the music,
Cry 'Caesar!' Speak; Caesar is turn'd to hear.

Soothsayer

Beware the ides of March.

CAESAR

What man is that?

BRUTUS

A soothsayer bids you beware the ides of March.

CAESAR

Set him before me; let me see his face.

CASSIUS

Fellow, come from the throng; look upon Caesar.

CAESAR

What say'st thou to me now? speak once again.

Soothsayer

Beware the ides of March.

CAESAR

He is a dreamer; let us leave him: pass.


این مارکوس بروتوس  از دوستان بسیار نزدیک سزار است. اما در نهان به سزار مشکوک است. چون سزار گفته بود: مرا دیکتاتور مادام العنر بنامید! و در پی بدست آوردن همه قدرت بود.
سزار به اغوای گایوس کاسیوس به این شک می افتد که سزار در نظر دارد جمهوری را به شاهی تبدیل کند.


ادامه...


امیر تهرانی

ح.ف


تا اینجا ۷۳ جلد

رازهای کتابخانه من(۲۲): جهان مرموز علوم پنهانی و دانشهای مخفی(۱)


علوم ماوراء، غیبی، و...(بخش یکم)
من تاکنون شاید بیش از یکصد کتاب در ارتباط با علومی و یا دانشهایی خوانده ام که اصطلاحا به علوم و دانشهایی بنام علو م پنهانی، غیبی، ماورائی، اکالت(Occult), روحی و مانند اینها مربوط می شوم. در ضمن بطور اتفاقی و یا اختیاری در جلساتی شرکت کرده ام که در آن کارهایی صورت گرفته که نمی توان دلیل علمی پابرجا بر رد و یا قبول آنها ارائه نمود . ولی حقیقت این است که اتفاقاتی افتاده است که وقوع آنها را نیز نمی توان انکار کرد.

اصولا در این ارتباط سه دید گاه وجود دارد:
۱-از بن و اساس دروغ محض است.
۲- این امکان وجود دارد که کسانی مجهز به چنین قدرتهایی باشند.
۳-نمی توانیم آنها را رد یا قبو ل کنیم. چون ما در جهان مادی زندگی می کنیم و با ماده سر و کار داریم.

 ۷۲-یک سال در میان ایر انیان

پرفسور ادوارد براون ایران شناس معروف که خیابانی در تهران بنام او نیز وجود دارد و عاشق فرهنگ و ادب ایر ان بود یک پزشک و یک متخصص ادبیات ایر انی بود که با ایران رفت و آمد و ارتباط زیادی داشت. او کتابی با عنوان " یک سال در میان ایر انیان " نوشته و شرح سفرهایش را به شهرهای مختلف ایران به رشته نگارش در آورده است.
این کتاب سفرنامه است و بیشتر علاقه ادوارد براون شناسایی تاریخ، ادب و زبان ای ان است و ربطی به علوم پنهانی و ماورایی ندارد. ولی در همین کتاب او به خاطر علاقه مردم ایر ان به این موصوعات بحثهایی ارائه کرده و درضمن دو سه گذارش از برخوردش با ماوراء می دهد که جالب است.

رمال دروغگو
براون در یکی از شهر ها با یک رمال زرتشتی آشنا می شود و او پس از انداختن رمل قدری از حوادث گذشته و قدری از حوادث آینده او را فهرست کرده و بر ای براون باز گو می کند . براون هم همه این موارد را در کتابش ثبت کرده ولی اعلام می کند که هیچکدام از آنها اصلا و ابدت صحت نداشته است.

تاریخچه رمل
گفته شده که رمل میر اثی از دانیال پیامبر است که معجزه او بشمار می آمده است. ولی این ها همه روایات تاریخی است که سند و مدر ک خاصی برای آن موجود نیست. اما من کتابی تحت عنوان "ژئومانسی" یا دانش رمل به زبان انگلیسی در کتابخانه دارم که توسط یک محقق استرالیایی به نگارش در آمده و تاریخچه پیدایش چنین فنی را از دو هزار سال پیش به اینطرف با مدرک و سند بررسی کرده و اساس و بنیان این فن را شرح می دهد.
نکته جالب این که این محقق استرالیایی دو سال در ایران بسر می برده و مدتها در خانقاه صفی علیشاه صوفی معروف در نزدیکی میدان بها ر ستان بسر می برده تا به کتابخانه آن خانقاه دسترسی داشته باشد و در ضمن اگر کسی چیزی می داند او هم آنرا بیاموزد.
او در این کتاب می نویسد که فن رمل با صحرا و سنگ ریزه و شن و خاک در ارتباط است. در سرزمین هایی که تا چشم کار می کند صحرا و بیابان دیده می شود برای آنکه انسان دست به دستگیره دروازه آینده بزند و از حوادث آینده مطلع شود چاره ای ندارد مگر آن که به زمین زیر پای خود نگاه کند و نقشی برروی زمین بکشد و یا شب به آسمان بنگرد و از ستاره ها حدس و گمان دریافت کند.
اتفاقا این فن دومی سر انجام به خلق دانش بسیار سودمند ستاره شناسی و کیهان شناسی شد که هر روزه بر انبوه کشفیات دانشمندان در این دو زمینه افزوده می شود.
رمل یا با نقطه گذاری بر روی کاغذ توسط مداد و خودکار و یا هر وسیله نگارش صورت می گیرد و یا از وسیله ای ویژه اینکار استفاده می شود.

حمله اول امریکا به عراق
زمانی که بوش پدر یعنی پدر جورج دبلیو بوش رییس جمهور امریکا بود و تصمیم داشت به عر اق حمله کند، من در شهر لاه هلنداین سرزمین گل و گیاه و تجارت و کتاب و سیاست بسر می بردم و مدیر یک شرکت بازرگانی بودم. شب هنگام شبکه تلو زیونی سی ان ان رپورتاژی از محله رمالهای یهودی در بروکسل تهیه کرده و با یکی از آنان به گفتگو نشست بود. رمالی انها برروی کاغذ نبود بلکه از تسبیح های بلندی استفاده می کردند و تعداد نقطه را با شمارش اتفاقی روی تسبیح انجام می دادند.

وقتی خبر نگار سی ان ان از یکی از آنان پرسید که فکر می کند آمریکا به عراق حمله می کند؟ او روی تسبیح محاسباتی کرده و پاسخ داد: بله حمله می کنند ولی نیمه کاره بر می گردند. و درضمن رئیس جمهور آمریکا پس از آن در طی یک سفر بیماری سختی پیدا می کند و بستری می شود.
دست بر قضا امریکا به عر اق حمله کرد و لی آنرا نیمه کاره گذاشت و درضمن بوش رئیس جمهور امریکا پس از آن به ژاپن مسافر ت کرد و در میهمانی شام امپراطور ژاپن ناگهان از هوش رفتند. بعد ها اعلام شد که وی دچار آنفولانزای شکمی شده بوده است.
ولی تا انجا که بیاد دارم رمال یهودی در بر وکسل علت بیماری رییس جمهور امریکا را مشکلی در یکی از پاهایش عنوان کرده بود.
ادامه دارد...

رازهای کتابخانه من(۲۱): فر هنگها های لغات پارسی، زرادخانه های زبان وادب(۱)

فرهنگ های لغات

۷۱-فرهنگ برهان قاطع

من همیشه در دبیرستان نمره های بسیار خوبی در درس انشاء می گرفتم . چون از نوجوانی با کتابهای ادبیات آشناشدم و همین مرا مدد می رساند تا متن های انشاء قوی و جالب بنویسم.

در همان زمانها همیشه بر این فکر بودم که حافظ و سعدی این همه ترکیب لغتی را چگونه یافته اند.؟ بر ای مثال به نمونه های زیر توجه نمایید:
-صبح امید، دختر رز، خوشه چرخشت، پنجه آفتاب، سلیمان گل، باد صبا، هاتف دیرینه، شانه بر زلف زدن، زلف خم اندر خم، صحبت گل، مسئله آموز...
فراش باد صبا، فرش زمردین، لاحول گویان، قناعت طبع، سرمست درآمدن، خاک وجود، کیمیای هستی و...

اگر مجموعه این لغات و ترکیبات لغتی از از شعرهای حافظ و سعدی و نثر سعدی حذف کنیم گویی ب پیکر این شاهکارها ضربه سنگین وارد ساخته ایم.
خوشبختانه جستجوی من نتیجه مثبت داد و دو جلد کتاب قطور فرهنگ لغات بر هان قاطع دری از پاسخ به روی من گشود.
این کتاب را محمدحسین بن خلف تبریزی، متخلص به «برهان»، و به عنوان فرهنگ لغات فارسی به فارسی و در سال ۱۰۶۲ به نام سلطان عبدالله قطب شاه نوشته است. این کتاب ابتدا در هندوستان و سپس در ایران به شهرت رسید

نویسنده هدف نگارش کتاب را جمع‌آوری تمامی لغات فارسی پهلوی، دری، یونانی، سریانی، رومی، اصطلاحات و کنایات به‌عربی‌آمیخته و لغات زند و پازند عنوان کرده که در فرهنگ های لغت آن زمان و دوران موجود بوده است.

خوشبختانه کتاب دارای ترتیبى الفبایى و بر پایه حروف اول‌، دوم‌، سوم و... هر واحد واژگانى تنظیم شده است.

کتاب داراییک دیباچه‌، مشتمل بر ۹ «فایده» و متن شامل ۲۹ «گفتار» است. دیباچه در باب موضوعاتى مانند زبان‌های ایرانى‌، حروف‌، دستور زبان و املای فارسى است و گفتارها که بخش اصلى فرهنگ را شامل مى‌شود، بر مبنای حروف فارسى و عربى ترتیب یافته و هرکدام خود به چندین «بیان» تقسیم گردیده است‌.

در این کتاب بود که من ب ای نخستین بار با مجموعه ای از اصطلاحات و ترکیبات لغتی پارسی آشناشدم  که در اشعار و گفته بزرگانی هم چون سعدی و حافظ یافت می شود. این دو جلد کتاب بر هان قاطع بر ای من در حکم دستگیره ای بودند که با آن گنجینه ادب پارسی را تا حد امکان توانستم بگشایم.


برای نمونه به بعضی از ترکیبات لعتی جالب تعریف شده در کتاب بر هان قاطع نگاهی می اندازیم:

-تاج فیروزه کنایه از آسمان،
- تاج گردون کنایه از خورشید،
- از دست دهر جستن کنایه از جهان رفتن و مردن،
- از دست بر گرفتن کنایه از نیست و نابود گردانیدن،
- از رگ اندیشه چکیدن کنایه از دقت در فکر و اندیشه ،
-بهشتی روی کنایه از زیبا روی
-بیضه چرخ، کنایه از آفتاب
-در آینه نقش،پری دیدن، کنایه از دین شراب در کاسه بلوری،
-دختر آفتاب،کنایه از،شراب لعل
-دختر روزگار، کنایه از حوادث روزگار،
-دامگاه دیو کنایه از دنیا و عالم فانی
-دامن بر افشاندن کنایه از سفر کردن

البته باید توجه داشت که چون نویسنده قصد داشته همه لغات و اصطلاحات مرسوم در زبان پارسی را گرد آورد برخی لغات را نیز اورده که امروزه معمول نیستند.برای نمونه لغاتی مانند بواشه، بوب، بوبویه، بوبک که اینروزها پارسی زبانان با چنین لغاتی اشنایی ندارند.

برهان قاطع، در حدود بیش از ۲۰،۰۰۰ واژه و ترکیب دارد که برخی از این واژه ها از زبان‌ها و لهجه‌های غیر ایرانى نیز می باشد. زبان‌های ایرانى عبارتند از: اوستایى‌، فارسى باستان‌، پهلوی‌، خوارزمى و سغدی؛ و -لهجه‌های ایرانى: مروزی‌، بخاری‌، سیستانى‌، کرمانى‌، عراقى‌، آذری‌، گیلکى و....
هم چنین وازه هایی از زبان‌ها و لهجه‌های غیرایرانى مانند عربى با لهجه‌های یمانى‌، دمشقى‌، اندلسى و...، بربری‌، عبری‌، سریانى‌، ترکى‌، هندی‌، یونانى‌، رومى‌، ارمنى در این کتاب وجود دارد.

فرهنگ برهان قاطع نویسنده اصلی در دوجلد چاپ شده ولی لغت شناس و دانشمند فقید شاد روان  استاد دکتر محمد معین با مقدمه و شرح و اضافات انرا در پنج جلد عرضه کرده است.


ادامه...


امیر تهرانی

ح.ف

تا اینجا ۷۱

رازهای کتابخانه من(۲۰): جهان پر رمز و راز رمان و داستان( عاقبت گوژ پشت نوتردام)


عاقبت گوژپشت نوتر دام
در نوشتار پیشین گفته شد که “کلود فرولو”، رئیس شماس‌های نو تر دام که در نهان عاشق اسمرالدا شده بود
سعی کرد با کمک “کازیمودو” ناقوس زن و گوژپشت بدشکل کلیسای نو تر دام اسمرالدا را بدزدد، ولی این آدم ربایی با دخالت کاپیتانی نطامی بنام “فوبوس دوشاتوپر” ناکام ماند و کازیمودو بعنوان متهم اصلی دستگیر شد.
قضات کازیمودو را در میدان اعدام به مجازات شلاق محکوم نموند. وقتی کازیمودو شلاق می خورد و خون از بدنش جاری بود کشیش با چشم باز به این صحنه می نگریست.
در این میان تنها اسمرالدا دختر کولی رقاص بود که به کازیمودو کمک کرد و به او آب 
داد.

در این میان اسمرالدا نیز به شدت عاشق فوبوس می‌شود ولی فوبوس که جوانی سبکسر و هوسباز است تنها لحظاتی کوتاه با اوست و تقریباً توانسته اسمرالدای پاکدامن را مغلوب سازد که در یک شب و در حالی که فوبوس و اسمرالدا در کنار هم نشسته و نرد عشق می بازند  توسط کلود فرولو رئیس شماسها  مورد اصابت خنجر قرار می‌گیرد.
این بار نیز اسمرالدا به جرم قتل به اعدام محکوم می‌شود. کلود فرولو در زندان به اسمرالدا ابراز عشق می‌کند ولی اسمرالدا او را از خود می‌راند و همچنان به یاد فوبوس رنج‌ها را تحمل کند.
در روز اعدام وقتی اسمرالدا را برای توبه به درکلیسای نوتردام می‌برند، او در آنجا اتفاقی چشمش به فوبوس که از ضربت چاقو جان بدر برده بود می‌افتد ولی فوبوس از او رو برمی گرداند. اسمرالدا تا این دم هر رنج و سختی را تحمل کرده بود. اما با این اتفاق روح او را درهم می کوبد.

در این زمان کازیمودو گوژپشت ندتردام به کمک اسمرالدا می آید و در این لحظه کازیمودو  اسمرالدا را از دست نگهبانان نجات داده  و او را با خود به برج‌های نوتردام می‌برد . اسمرالدا در آنجا پناهنده شده و به اصطلاح به بست می نشنید. 


اسمرالدا که کماکان به عشق فوبوس دل بسته‌ است متوجه شدت عشق کازیمودو به خود نمی‌شود. بعد از مدتی کولیان و خلافکاران شهر با تحریک غیر مستقیم کلود فرولو برای نجات اسمرالدا و البته غارت کلیسا، به نوتردام حمله می‌کنند ولی کازیمودو که متوجه نیت واقعی آنها نشده‌ است برای دفاع از اسمرالدا برای مقابله با آن‌ها از بالای کلیسا بسوی آنها سنگ پرتاب می کند..

به هر حال اقدامات کینه توزانه   کلود فرولو رئیس شماسها باعث می شود که ، اسمرالدا دستگیر و به دار آویخته شود.. در همین زمان کازیمودو  متوجه  خیانت کلود فرولو می‌شود و می بیند که او از بالای برج مشغول تماشای اعدام اسمرالدا می باشد:


“گوژپشت گامی چند پشت سر رییس شماسان برداشت و ناگهان خود را دهشت به روی او افکند و با دو دست زمخت خویش او را به پرتگاهی که بر آن خم شده بود انداخت. بعد از آن کسی کازیمودو را ندید تا روزی که در میان اجساد اعدام شدگان دو اسکلت دیده شد که بطور شگفت آوری در آغوش هم خفته بودند… وقتی خواستند اسکلت کازیمودو را از اسمرالدا جداکنند به ۷اکستر تبدیل شدند"